نفاق
«نفاق» در لغت اظهار خلاف باطن است و در شرع
اظهار ایمان و اخفاء کفر است. کسى را منافق گویند که بر خلاف عقیده تظاهر نماید
خواه بگفتار باشد یا کردار و عمل، در عرف چنین کسى را دو رو گویند. منافق از
ماده" نفق" بر وزن" شفق" به معنى کانالها و نقبهایى است که
زیر زمین مى زنند تا براى استتار یا فرار از آن استفاده کنند. به نظر راغب در
مفردات و فیومى در مصباح تسمیه منافق از «نفق» به معنى نقب است که از راهى بدین
وارد و از راه دیگرى خارج می شود. (تفسیر نمونه)»
«گرچه نفاق به مفهوم خاصش، صفت افراد بى ایمانى است که ظاهراً در صف مسلمانانند
امّا باطنا دل در گرو کفر دارند، ولى نفاق معنى وسیعى دارد که هرگونه دوگانگى ظاهر
و باطن، گفتار و عمل را شامل مى شود هرچند در افراد مؤمن باشد که ما از آن به
عنوان «رگه هاى نفاق» نام مى بریم.
در حدیثى مى خوانیم: سه صفت است که در هر کس
باشد منافق است هر چند روزه بگیرد و نماز بخواند و خود را مسلمان بداند: کسى که در
امانت خیانت مى کند، و کسى که به هنگام سخن گفتن دروغ مى گوید، و کسى که وعده
مى دهد و خلف وعده مى کند». مسلما این گونه افراد رگه هائى از نفاق در وجود
آنها هست، مخصوصا در باره ریاکاران. از امام صادق علیه السّلام مى خوانیم که
فرمود: «ریا و ظاهر سازى، درخت (شوم و تلخى) است که میوه اى جز شرک خفى ندارد و
اصل و ریشه آن نفاق است».(برگزیده تفسیر نمونه، ج1، ص: 47)»
«نفاق عقیدتى است، که آیات منافقین معمولاً ناظر به آن است، مربوط به کسانى است که
در ظاهر اظهار ایمان مى کنند ولى در دل شرک و کفر، پنهان مى دارند. اما نفاق
عملى در مورد کسانى است که اعتقاد باطنى آنها اسلام است، ولى اعمالى بر خلاف این
تعهد باطنى انجام مى دهند که دوگانگى چهره درون و برون را نشان مى دهد، مانند:
پیمان شکنى، دروغ، خیانت در امانت و.... (تفسیر نمونه، ج24، ص: 177)»
موفق باشید
امیدوارم هیچ وقت جز مصادیق منافقا قرار نگیریم