تحلیلی بر مواضع علامه مصباح
آن چه در ذیل می آید، گزیده ای است از سخنان آیت الله مصباح یزدی که در جمع اعضای کانون طلوع بیان شده است.
« چیزی که واقعاً جای تأمل فراوان دارد این است که حرکتی اتفاق افتاد که قابل توجیه با عوامل ظاهری نیست. اگر کسی می تواند توجیه کند، بفرماید تا ما استفاده کنیم. مردم به یک فردی که هیچ امتیازی از نظر ظاهر و قیافه، پول و حتی سیادت ندارد، علاقه مند می شوند و به او رای می دهند. در انتخابات شورای شهر، یک گروه پیروز شدند که بنده افراد اصلی آن گروه را که انسان های صادقی هستند، می شناسم. گفتند ما پانزده نفر بودیم، هزینه انتخابات هیچ کداممان برای شورای شهر به صدهزار تومان نرسید! و این ها برنده شدند.
بعد ایشان آمد در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد و برنده شد. برخی ادعا می کنند که میلیاردها دلار علیه رقیبان او صرف شده است! اما دوستان ما که این جا نشسته اند، خبر دارند در میان ایشان کسانی هستند که یک میلیون تومان قرض کردهاند که ماهیانه یک مبلغی بپردازند و این پول را خرج تبلیغ آقای احمدی نژاد کردند. در بین همین دوستان، کسانی هستند که هر چه توان داشتند از پول خود، خانواده و دوستانشان خرج کردند. و این چیزی است که اصلاً سابقه نداشته است. من در این 26 سال انقلاب سراغ ندارم که طلبه ای یک میلیون تومان قرض کرده باشد - که ماهی بیست سی هزار تومان برگرداند - برای این که خرج انتخابات بشود.همچنین مواردی که مردم نذرهای عجیب و غریبی کرده اند. خانمی را سراغ دارم که برای پیروزی آقای احمدینژاد، نذر کرده چهل زیارت عاشورا، چهل زیارت جامعه کبیره، چهل زیارت آل یاسین و 14 ختم قرآن کریم بخواند. چند نفر از خانم ها 140 هزار صلوات نذر کردند. و چقدر تضرعات، گریه ها، زاری ها و توسلات عجیب و غریب تا این که یک کسی پیروز شود. در حالی که چندان شناخت و سابقه ای از این شخص نداشتند. چه طور شد که مردم به این شخص علاقه پیدا کردند؟ دیشب یکی از دوستان حاضر در جلسه نقل کرد:
قبل از برگزاری مرحله اول انتخابات به محضر یکی از علمای اهواز رسیدم، ایشان گفت نگران نباشید، احمدی نژاد رئیس جمهور می شود. ایشان گفته بود که شخصی شب بیست و سوم ماه رمضان در حال احیا، پیش از نیمه شب به خواب می رود. در خواب به او ندا می شود که بلند شو برای احمدی نژاد دعا کن، وجود مقدس ولی عصر(عج) دارند برای احمدی نژاد دعا می کنند. می گوید من حتی اسم احمدی نژاد را نشنیده بودم و اصلاً او را نمی شناختم! »
***
علامه مصباح در جلسه پایداری در تاریخ 1/2/92 با اشاره به آقای لنکرانی:
اگر برای خدا این کار را کردید خدمتی به مردم ایران کردید که آثارش تا بی نهایت ادامه داد فقط شرط آن این است که تلاش کنید اصلح را بشناسید تا اگر زمانی خدمت امام زمان(عج) برسید ایشان با لبخند شما را تائید کند.
علامه مصباح امروز:
بینی و بین الله شهادت می دهم که روی زمین و زیر این آسمان کسی اصلح از آقای لنکرانی نمی شناسم.
....
واقعا نمی دانم که آیا این روشها برای ردی آوری کسی هنوز کارگر هست یا خیر امّا به نظرم صحیح نیست که ما اینقدر از علما و اینقدر از دین برای سیاست مایه بگذاریم. چند مدت پیش که تیتر روزنامه همشهری را دیدم و خواندم که بسیاری از مراجع در مدح شهرداری تهران صحبت هایی فرموده بودند هم دلم گرفت.
من با سکولاریسم مخالفم. با اینکه دین از تمام عرصه های اجتماعی دور باشد مخالفم امّا بیش از آن با این مخالفترم که دین در خدمت سیاست باشد. این اصلا چیز صحیحی نیست که ما به هر علتی و به هر هدفی (ولو مقدس) بیایم از دین و از علما و از اعتقادات مایه بگذاریم. از امام زمان(س) مایه بگذاریم دائم. هشت سال است جناب قالیباف شهردار است، هیچکس نظری نداده، در همین بحبوحه انتخابات یهو همه توصیه می کنند و توقیع می فرستند!
صحبت های علامه مصباح هم بیش از آنکه کمک کند فضا را بسته تر می کند. وقتی ایشان با آن درجه علمی و فقهی چنین قاطعانه در مورد شخصی سخن می گویند، منی که مکلف شده ام آزادانه بیندیشم و حجتم را عقلم قرار بدهم، دچار اختلال می شوم. به من القا می شود که اگر به آن گزینه که حضرت علامه فرمودند رای ندهم حتما خسران اخروی در انتظارم هست. از طرف دیگر عقلم گزینه مورد نظر ایشان را به طور قطع رد می کند و نظرش با دیگری است.
این توصیه ها(حداقل برای من) باعث روشن تر شدن انتخابم نمی شود هیچ، بلکه مرا بیشتر دچار چالش می کند. چرا که قبلا در سال 84 این مدل تبلیغ و ترویج را به نفع احمدی نژاد چشیده ام و تحت تاثیرش قرار گرفته ام و مطابق آن تصمیم گرفته ام اما بعد همان بزرگان چیزهایی فرمودند که عکسش را میرساند. فرمودند که همان کسی که امام زمان (عج) برایش دعا می کنند، فراماسون است!
کاش حضرت علامه که بنده حقیر در برابر دریای فضایلشان، قطره هم حساب نمی شوم ، می دیدند که این مدل توصیه کردن نتیجه عکس می دهد. بیشتر به ضرر خودشان است. و حتما می دانند که خودشان متعلق به خودشان نیستند فقط، بلکه متعلق به اسلامند، متعلق به جوانهایی چون من هستند "و من به سهم خودم دوست ندارم، سهمم خرج دیگران بشود. "
عقیده دارم ایشان باید به من جوان، خط دهی انقلابی کنند تا شخصی را برایم انتخاب کنند. شأن حضرت علامه بسیار رفیعتر از این حرفهاست. من با این مخالفم که عده ای نامه می نویسند خدمت ایشان و ازشان می خواهند کاندید اصلح را انتخاب کنند.
وقتی رهبری به حق می فرمایند که جناب علامه جایگاهشان جایگاه شهید مطری و علامه طباطبایی است، دلیل نمی شود که از ایشان چیز هایی بخواهم که عقل ساده هم به آن قد می دهد. من باید از ایشان در حد مطهری و طباطبایی سود ببرم، در راستای جریان اسلام و انقلاب نه این امور دو دو تا چهارتا. این نوعی جسارت به جناب علامه است که از ایشان بخواهیم برایمان شخص تعیین کن!
عقل را که نمی شود تعطیل کرد، چشم را که می شود بست، فهم را نمی شود خاموش کرد. باید نشست و همه را به صحبت های حضرت آقا(روحی له الفدا) عرضه کرد. با صحبت های جناب علامه که به حق مفسر اسلام هستند، عرضه کرد، عملکردها و برنامه ها را تحلیل کرد و بعد هر شحض مناسب با علایق و سلایقش رأی بدهد.
------------------------------------------
بعد نوشت:
پیش از دانشگاه ، تقریبا هفده هجده سالم بودم که سیل عظیمی از جواب های بی پاسخ ذهن نوجوان و تشنه حقیقتم را به هرج و مرج انداخته و مشوشش ساخته بود. جامعه مدنی چیست؟ توسعه سیاسی به چه مفهوم است؟ آزادی برتر است یا عدالت؟ دین آیا کارکرد خویش را از دست داده است؟ و ...
دوران دوران اصلاحات بود و شعارهای غربی و خاص و من هم که بیش از کتابهای اسلامی متمایل به ادبیات و نگاه غربی بودم و از طرف دیگر در خانوداه ای مذهبی رشد تربیت شده بودم. یادم هست گاه چپ می کردم و ژست های روشنفکری می گرفتم و گاه متحجر جمود فکری می شدم که بن لادن هم به گردم نمی رسید.
این قائله ادامه داشت تا اینکه با علامه مصباح آشنا شدم. اول کتاب ولایت فقیهشان را خواندم. بعد جامعه مدنی را خوردم و بعد توسعه سیاسی را در آثارشان به کنکاش گرفتم. با« آذرخشی در آسمان کربلا» یش حسی از هیجان مومنانه در من رشد کرد و نسبت به هر آنچه سکولارها می گفتند علمی در حد عقل خودم دست و پا ساختم و بعد آن روزها آن تشویش ها از من رخت بست و جان تشنه و روح کنجکاوم آرام گرفت.
این را گفتم که بدانم و بدانید، من بسیاری از اعتقاداتم را از علامه گرفتم و هنوز هم می گیرم و همیشه عمر مدیون ایشان خواهم بود. و از این مطلب برداشتی خلاف واقع کسی نکند.
چیزی نخواهد گذشت که آیت الله م ص (مشهور به عمار ) نیز فتنه ای بر÷ا خواهد کرد.؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟