خامنیسم

فضل الله المجاهدین على القاعدین اجرا عظیما

خامنیسم

فضل الله المجاهدین على القاعدین اجرا عظیما

خامنیسم

"ایسم " ها, امروز بت بشر مدرن شده اند . ایسم هایی که روز به روز بر جهل آدمی افزوده و به تاریکی هدایتشان کرده است . در این بیداد آباد و تاریکستان ؛ با کمال افتخار یک " ایسم " جدید در مکتب نور و روشنایی به جهان بشر تشنه هدایت ؛ معرفی میکنم . این " ایسم " مکتب مولا یم خامنه ای است. آری من " خامنیسمم " پیرور مکتب خامنه ای .

 

گزارش ها حاکی از آن بود که وقتی  جناب دادستانی به جناب رئیس جمهوری نامه ای زده  و از ایشان خواسته بودند اسامی 300 نفری که 60  درصد پول ملّت عزیز را بالا کشیده اند را به  این قوه قوی قوت اعلام بنمایند، جناب دکتر هم از این پیشنهاد کلی خوشحال شده بودند در حد تیم ملی. علت این خوشحالی هم این بوده که این اسامی حدود هفت سال بود در جیب ایشان سنگینی می کرده و حالافرصت خوبی پیش آمد کرده بود برای جیب تکانی.

این بحران ( اشغال جیب رئیس جمهور ) گاها باعث شده بود ایشان نتوانند برخی مسائل کشور،  از ورود علوفه دام، مرغ برزیلی خام، گوسفند پاکستانی، گوجه لهستانی گرفته تا قیمت ارز، مافیای ماشین ، لاستیک بولدزر و مهمتر از همه،  مدیریت جهانی را حل بنمایند.  

علی الاظاهر وقتی رئیس جمهور سراغ جیبشان می روند متوجه می شوند جیبشان به طرز مشکوکی پاره گشته و تمام 300 نفر به طرز شنیعی روی زمین ریخته اند و هیچ نشانی ازشان نیست.

برخی از دوستان جمهوری  تمام مسیر رفت آمد جناب دکتر را گشتند، حتی داخل جوب شهرداری، سطل زباله استانداری، میدان های تره باری، بنزهای سواری و الخ، اما هیچ اثری یافت نشد.

 شواهد و قرائن می گویند که در اثر تهدید جناب داد ستان ولوله ای در میان آن 300 نفر افتاده و باعث شده اثرات کیهانی آنان بر جیب مبارک رسیده و تار پودش را شل بنماید. و الله اعلم!

البته  رئیس جمهور هم با این مسئله به طور جدی برخورد کرد و در یک برنامه زنده تلوزیونی گفتند: « اینکه جیبی پاره می شود ناگهانی نیست. دست هایی در کار است. انها می خواهند شیرینی کام ملّت را بگیرند. دشمنان می خواهند با اخلال در بازار پارچه، مرغوبیت آن را پایین بیاورند و هی دائم از جیب مردم گرفته تا لباسشان جرواجر شود. تمام بازار پارچه از پشمی ؛ ‌اطلس های یشمی همه در دست 3 نفر است که اسم این سه نفر در جیب کاپشنم نهاده ام و به موقع به مردم عزیز اعلام می کنم . زهی خیال باطل که همه اسم ها در جیب شلوارم باشد. »

اینها را گفتم که به مردم عزیز بگویم که خبر خوبی در راه است. مثل اینکه امروز دادستانی نامه ای زده و از جناب دکتر خواسته اسامی آن سه نفری که بازار پشم و یشم  را قبضه کرده اند را به این قوه قوی قوت اعلام نماید و علی اظاهر دکتر هم بسیار خوشحال شده و استقبال کرده از این نامه در حد المپیک.

با تشکر دکتر قدرت ضعیف زاده

 

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۱ ، ۱۴:۰۶
سلمان کدیور

شب بلندی بود

 

شب بلندی بود

من خودم دیدم

پیرزن کوچه نشین

چند «هاع» اضافی

برای قندیل دستش

دست و پا می کرد!

و در حوالی خانه ما

سقف خانه همسایه

که از لاستیک بنز حاجی هاست

تا سحر می لرزید

و کودکان نابالغش تا صبح

جای آجیل

ناخن نوبرشان را  تف کردند!

 

***

 

شب بلندی بود

دفتر دختری معصوم

در یاد چراغ نفتی بی رحم

خواب سوختن می دید

تا حاج بابای شهر

سیر بخسبد

بی آنکه " سیران " را

سیر دریابد!

 

***

 

شب بلندی بود

پیرفکر کابینه

در میان تشریفات جمهوری

به دیار اسفندیار می رفت

تا پایه های مکتب را

در تاریکی یلدا کارند!

 

***

 

شب بلندی بود

مهدی ا

که شعله شومینه اش

ز نفت " توتال " جان داشت

جگرها را می سوخت

و در خواب خُوشش

ملک وثیقه را گز می کرد

و برای داروغه

خواب پسته صادراتی می دید!

 

***

 

شب بلندی بود

طلبه ای پر درد

میان قفس های تشویش

برچسب های کذبش را

روی سلول های تنش حک می کرد

تا قوه غذائیه قومی

در تن چکّشان بی احساس

تا ابد مستدام باشد!

و شأن روحانیت

پر بار

میان حجره ها خوابد!

 

 

سلمان کدیور – " سلیم"

 

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۱ ، ۰۰:۰۱
سلمان کدیور

به خدا قسم که اگر  برای این عکس همین جا و همین لحظه به جای این بغض سنگی، دق کنم و درجا جان بدهم سزاورار سرزنش نیستم.

خدایا تا کی مرا سرپا می بینی؟ و چرا مرا این همه ضعیف می پسندی؟ چطور زندگی کنم، نفس بکشم و ببینم چکمه های کثیف سعودی ناموس مرا،  دختران فاطمه (س) را ...!

خدایا به چشم های این زن که نگاه می کنم و به وحشتی که در آن نهفته است خیره می شوم، آتشی چنان سراپای مرا می گیرد و سوزی در خرمن جگرم می افتد که به تو سوگند برای مرگ عالمی کافی ایست. پس چرا من زنده ام؟ چرا من نفس می کشم؟ مرا برای کدام روز مبادا نگه داشته ای؟ این خشمی که در ون مرا به هم ریخته و قلبم را به دردی عمیق کشانده، تا کی فقط دشمن جان خودم باشد؟

این عکس مرا یاد این شعرم انداخت. با من بخوانید، با من بگریید.

 

 

 

 شیعیان !

خیابان های منامه

فریاد می زند !

و مُغیره

در کوچه های بنی هاشم

با زره پوش های سعودی

قدم می زند!

...

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۱ ، ۱۸:۲۸
سلمان کدیور

کاش می دانستم با مس وجود من چه کرده ای خمینی!. روزگاری که از این بچه تر بودم، اوایل روزهای دانشجوییم را می گویم، با خودم می گفتم این شور و حرارت انقلابی مقتضای سن و سالم است و وقتی کمی عاقلتر! شدم شاید به این روزهایم نیشخند بزنم.

بی دلیل هم نبود فکرم. می دیدم کسانی را که در زمان دانشجویشان پتانسیل  جریانات انقلابی بودند و بعد از اتمام درس و ورود به زندگی، دست از آن فضا برداشتند و  رویه ای محافظه کار را متناسب با زندگی شان پیش گرفتند. با خودم می گفتم « تو که از اینها انقلابی تر نیستی، روزی تو هم مثل آتشفشان خاموشی خواهد شد که سالها از آخرین فورانش گذشه، سرد و خاموش به گوشه ای شب می نشینی خاطراتت را برای زن و بچه ات تعریف می کنی، در حالی که تخمه ژاپنی می شکنی»

آه خمینی ... من هنوز تو را نشناخته ام!

من نفهمیدم که آن روز که در رگ و پی من رسوخ می کردی، آرام آرام و زمزمه گون در گوشم پیام حج می خواندی و من اشک می ریختم، منشور روحانیت می خواندی و من غصه دار می شم، خطبه منی تفسیر می کردی و من فریاد می کشیدم، داری کم کم پیامبرم می شوی. تنم گرم بود و نمی فهمیدم   تو داری می شوی خون در رگ و  استخوان اعضایم.  داری می شوی صدو بیست و چهار هزار و یکمین پیامبر دلم.

حالا هر چه می گذرد این آتشفشان خروشان نه تنها رو به خاموشی نرفته، بلکه روز به روز بر آتش درونش افزوده تر می شود.

گاه کسی در درونم نهیب می زند که « تا کی این روش و این مدل؟ نمی خواهی زندگی کنی؟ نمی خواهی  زندگی و ...» مدت اندکی راضی می شوم که سرپوش بگذارم بر دلم و چشمم را بر تو ببندم اما مگر می شود؟

آن کس که تو را شناخت جان را چه کند        فرزند و عیال و خانمان را چه کند ؟

خمینی!

زندگی نمی خواهم .... قدرت نمی خواهم ....  مکنت نمی خواهم ....خجالت هم می کشم شهادت بخواهم .... خودت میدانی چرا، یک بار که  خواستم از خجالت سرخم کردی ....  فقط بدان اینجا از قفس هم برایم تنگ تر است.

بگو تکلیف من چیست؟

 

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۱ ، ۲۰:۲۱
سلمان کدیور

 

به دنبال حادثه آتش‌سوزی در مدرسه دخترانه در شین آباد پیرانشهر و فوت سیران یگانه، یکی از دانش آموزان آسیب دیده در حادثه آتش سوزی، جنبش عدالتخواه دانشجویی یک عدد بخاری نفتی به حمیدرضا حاجی بابایی، وزیر آموزش و پرورش اهدا خواهند نمود.

جنبش عدالتخواه دانشجویی در اعتراض به این واقعه که ناشی از بی‌عدالتی در بهره‌مندی از امکانات آموزشی است، به حمیدرضا حاجی بابایی، وزیر آموزش و پرورش توصیه می کند که اتاق کار خود را با بخاری نفتی گرم کند.

صبح سه شنبه ۲۱ آذرماه ۹۱، تعدادی از اعضای شورای مرکزی جنبش عدالتخواه دانشجویی مقابل ساختمان وزارت آموزش و پرورش حضور خواهند یافت و یک عدد بخاری نفتی به وزیر آموزش و پرورش اهدا خواهند نمود تا وزیر محترم از این به بعد طعم کمبود امکانات در مناطق محروم را بهتر بچشد.

همچنین در این برنامه، نامه ای در اعترض به تبعیض و بی عدالتی آموزشی و کمبود امکانات در مناطق محروم قرائت خواهند کرد.

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۱ ، ۱۸:۲۰
سلمان کدیور

 

 "من سپاه پاسداران را بسیار عزیز و گرامی می‌دارم. چشم من به شماست" امام خمینی (ره)

 

از: جنبش عدالتخواه دانشجویی

به: سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی

سلام علیکم

در این روزهای پرتلاش و تنش دو رویداد بزرگ، جان تازه ای به اسلام عزیز و مستضعفان جهان داده است. اولین آن پیروزی لشکر اسلام در نبرد با صهیونیست های غاصب، طی  جنگ هشت روزه غزه بود؛ که تلاش های سپاه پاسدان انقلاب برای مسلح کردن و تجهیز هسته های مقاومت اسلامی، نقش ویژه ای در این پیروزری بزرگ داشت.  

دومین خبر، شکار دومین پهباد جاسوسی شیطان بزرگ، آمریکای جنایتکار بود؛ که از سویی مسرت دوباره قلوب تمامی آزادگان جهان  را باعث گشت و از سوی دیگر پیام امنیت و آرامش مرزهای کشور را، توسط پاسداران کیان اسلام عزیز، به ملت بزرگ ایران رساند.

جنبش عدالتخواه دانشجویی، بر خود لازم می داند از سپاه پاسدان انقلاب اسلامی بخاطر زحمات و تلاش های بی شائبه ای که در راه تعالی اسلام  و حکومت مستضعفان به خرج می دهد تقدیر و تشکر به عمل آورد و برای این عزیزان آرزوی دعای خیر و توفیق روز افزون در سایه ولایت مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله) را دارد.

 

والسلام علیکم و رحمة الله

به امید ظهور عدالت گستر گیتی

جنبش عدالتخواه دانشجویی


۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۱ ، ۱۴:۱۹
سلمان کدیور
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۱ ، ۲۳:۱۵
سلمان کدیور
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۱ ، ۱۵:۱۵
سلمان کدیور

 

امروز روزی بسیار مهم و سرنوشت ساز برای آرمان‌های انقلاب و برهه‌ای تاریخی برای آزمون وکلای ملت ایران از یک سو و فعالین دانشجویی از سوی دیگر است.

امروز روزی است که جمهوریت نظام اسلامی که در قالب مردم سالاری دینی الگو منطقه شده به رای مجلسیان گذارده خواهد شد و این همان گذاره حیاتی است که ما دانشجویان معتقد به جمهوری اسلامی و مردم سالاری دینی متجلی از انقلاب اسلامی را به اینجا کشانده است. دانشجویانی که دل در گرو آرمان‌های معمار کبیر انقلاب و خلف صالح‌اش داده‌اند و هر گونه معامله بر سر آرمان‌های انقلاب را هرگز خواب ندارند.

دانشجویان حاضر دراین اعتراض خود جوش هرگز با اصلاح قانون انتخابات مخالف نبوده و نیستند بلکه آن را ضروری و واجب می‌پندارند. اما این به این معنی نیست که زیر بار هرنوع تغییر با لعاب اسلام گری بروند.

اصلاح گری که انقلاب و آرمان‌های بزرگش را همانند هلوی پوست کنده‌ای در دهان برخی احزاب خاص و جریانات سیاسی مشکوک قرار خواهد داد؛ برای ما تفسیری جز فساد قانون نخواهد داشت.

قانونی که مخالف صریح قانون اساسی است و از سوی دیگر کم رنگ شدن نقش مردم در انتخابات را در پی خواهند داشت، بی شک ماحصلی جز لطمه شدید به اسلام و انقلاب را نخواهد داشت.

قانونی که با تصویب‌اش رئیس جمهور آینده کشور را زد و بند با جریانات قدرت‌ جناح‌های خاص و طیف‌های معلوم الحال و مدیران کشور و نمایندگان می‌کند چه مصلحت و اصلاحی را در خودش پیگیری می‌کند؟ آیا به راستی وکلای ملت از این امر بسیار مهم بی اطلاع‌اند یا خویش را به عدم اطلاع تعمدی مبتلا نموده‌اند.

این قانون رئیس جمهور نظام را قبل از آنکه در مسند اجرایی قرار بگیرد وام دار ده‌ها شخص، گروه و باند می‌کند. حال چگونه آن را برای نظامی که داعیه استقلال کاندیداها را از باند‌های قدرت و ثروت سر می‌دهد تجویز می‌کنید؟ مگر همگی شما منتقد ایده‌های انتخاب رؤسای جمهوری کشورهایی مانند آمریکا که به همین روش با وامداری از جریانات قدرت و ثروت انتخاب می‌شوند نیستید. پس چرا آن را برای کشور عزیزمان که ثمره خون هزاران شهید و مجاهدت میلیون‌ها انسان است، تجویز کنید؟

جریان حزب الله دانشجویی ایرادات زیر را به این قانون وارد می‌کند:

1- قرار دادن شروطی همچون تایید 100 نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، 25 نفر از اعضای مجلس خبرگان و نیز سابقه 8 سال نمایندگی یا وزارت یا معاونت رئیس جمهور باعث می‌شود عملا حکومت در اختیار عده‌ خاصی از افراد قرار گیرد و این مخالف جمهوریت نظام و مردم‌سالاری دینی است.

همچنین تأیید 200 نفر از مدیران حکومتی برای احراز مدیر و مدبر بودن نامزدها، ضد و بند‌های خاص سیاسی و همچنین شیوع رانت خواری دولتی را در سطحی غیر قابل کنترل باعث می‌گردد.

2- شروط تائیدیه از سمت نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای مجلس خبرگان زمینه ساز بده بستان‌های نامشروع کاندیداهای ریاست جمهوری و در نهایت انتخاب افرادی شود که قدرت لابی گری بیشتری داشته باشد و به قوه این طرح زمینه ساز شکل گیری حلقه‌های قدرت و ثروت خواهد بود. از طرف دیگر این امر سبب بالا رفتن هزینه و همچنین مسابقه کسب قدرت در انتخابات مجلس شورای اسلامی را فراهم می‌کند. چرا که هر شخص با یک بار نماینده شدن برای تمامی عمر می‌تواند محل رجوع باند‌های قدرت و احزاب خاص شود و از این رهگذر موقعیت‌هایی به چنگ بیاورند.

3- مجلس شورای اسلامی هر چند شأن نظارتی دارد ولی برای تأیید صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری هیچ گونه صلاحیتی ندارد. چراکه طبق قانون اساسی این وظیفه با شورای محترم نگهبان است که با نگاهی کامل مستقل به تایید یا رد صلاحیت نامزدها می‌پردازد. در ضمن امضاء و امضاء نگرفتن از اشخاص سبب شرط یا رد صفاتی در نامزدها نمی‌شود. از سوی دیگر این امر با اصل تفکیک قوا نیز در تضاد است.

با این حرکت قوه مجریه زیر سایه قوه مقننه می‌رود و این به نوعی تبدیل ساختار نظام به دیکتاتوری پارلمانی است که در شأن نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نیست. اگر عده‌ای از آقایان به دنبال نظام پارلمانی هستند قطعا روش مناسبی را برای خود انتخاب نکرده‌اند چه بسا که در اصل مناسب بودن این ساختار برای اداره کشور تردید وجود دارد.

4- ایضا اختیارات اعضای مجلس خبرگان رهبری نیز که وظیفه‌اش تعیین رهبری و نظارت بر وی می‌باشد با حیطه انتخابات ریاست جمهوری ربطی پیدا نمی‌کند.

5- پرداختن به این طرح در حالی که کمتر از 7 ماه به انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است آن هم با قید دو فوریت این شائبه را ایجاد می‌کند که مجلس در صدد تاثیر گذاری باندی حزبی و گروهی بر انتخابات ریاست جمهوری خرداد 92 است.

اگر نمایندگان محترم از این طرح اهداف سیاسی ندارند. اصلاح بندهای مسئله ساز را به زمان دیگری و فرصتی وسیع‌تر و مناسب‌تر به دور از شائبه‌های سیاسی موکول کنند.

6- دخالت دادن نهادهایی مانند دادستانی و مجلس در امر اجرای انتخابات به نحوی که نقش وزارت کشور به عنوان مجری اجرای انتخابات زیر سؤال برود باعث مشتبه شدن انتخابات‌های سابق کشور می‌گردد و از طرفی مغایر با قانون اساسی است.

7- نمایندگان مجلس شورای اسلامی اگر به فکر اصلاح قانون انتخابات هستند چرا برای هزینه‌های تبلیغاتی کاندیداهای ریاست جمهوری فکری نکرده‌اند که عدم مشخص بودن منابع آن همواره زمینه ساز فساد شده است و نیز شایسته سالاری را به مسلخ تبلیغات افسار گریخته برده است.

در پایان ما دانشجویان دوباره تاکید می‌کنیم که به هیچ وجه با اصلاح قانون مخالف نیستیم بلکه با بندهایی از قانون که زمینه‌های فساد نهادینه شده را ایجاد می‌کند مخالفیم و خواستار حذف آن هستیم.

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۱ ، ۱۳:۱۴
سلمان کدیور
در اعتراض به تصویب طرح اصلاح قانون انتخابات جمعی دانشجویان تهرانی فردا مقابل مجلس تجمع می‌کنند

به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس، جمعی از دانشجویان دانشگاههای تهران فردا سه شنبه در اعتراض به تصویب طرح اصلاح قانون انتخابات تجمع می‌کنند.

این تجمع ساعت 10 صبح فردا در مقابل درب اصلی مجلس شورای اسلامی برگزار خواهد شد.

 

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۱ ، ۲۲:۱۳
سلمان کدیور