خامنیسم

فضل الله المجاهدین على القاعدین اجرا عظیما

خامنیسم

فضل الله المجاهدین على القاعدین اجرا عظیما

خامنیسم

"ایسم " ها, امروز بت بشر مدرن شده اند . ایسم هایی که روز به روز بر جهل آدمی افزوده و به تاریکی هدایتشان کرده است . در این بیداد آباد و تاریکستان ؛ با کمال افتخار یک " ایسم " جدید در مکتب نور و روشنایی به جهان بشر تشنه هدایت ؛ معرفی میکنم . این " ایسم " مکتب مولا یم خامنه ای است. آری من " خامنیسمم " پیرور مکتب خامنه ای .

۴ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است


در آخرین جلسه شورای مرکزی اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی کشور، اعضای نهایی شورای مرکزی به شرح زیر نهایی گردید:

 

علی محمدزاده

سعید گله داری

سلمان کدیور

فرشید جعفری

احسان چنارانی

خانم توکلی

خانم صادقی

همچنین اعضای شورا، آقای فرشید جعفری را با اکثریت آراء به دبیری اتحادیه جنبش عدالتخواه کشور انتخاب نمودند.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۲ ، ۱۷:۲۹
سلمان کدیور


 

دیروز جناب رئیس جمهور بعد از جلسه هیئت دولت با خبرنگاران مصاحبه انجام دادند که چند نکته پیرامون سخنان ایشان مهم به نظر می رسد که عرض می کنم:

1-    جناب روحانی علت صحبت کردن تلفنی با اوبا ما را جلوگیری از تحقیر ایشان در منظر افکار عمومی جهان بیان کردند. ایشان ادعا کردند چون ما به درخواست های مکرر آمریکا برای مذاکره پاسخ ندادیم، رسانه های صهیونیستی به اوباما حمله کردند و گفتند که ایران اوباما را تحقیر کرده است و چون ما چنین چیزی را نمی پسندیدیم تصمیم گرفتیم که تلفنی صحبتی داشته باشیم.

این سخن به حدی ناباورانه و ساده انگارانه است که انسان حس می کند گوینده در حال توهین به شعور مخاطب است. اینکه فقط چون دلمان برای آبروی اوباما در کشورش سوخت با او تماس گرفتیم تا از تحقیر او جلوگیری کنیم!!!

فرض را بر این بگیریم که این توجیح جناب رئیس جمهور قابل قبول باشد امّا ایا می توان از ایشان پذیرفت که آنقدر فکر تحقیر رئیس جمهور آمریکا ذهن ایشان را مشغول کرده باشد که یادشان برود آن مکالمه باعث تحقیر ملتش خواهد شد؟

2-    ایشان در پاسخ خبرنگاری که از ایشان پیرامون افراد معترضی که در فرودگاه مهرآباد به او اعتراض کرده بودند، گفتند که از نقد دولتش توسط دیگران استقبال می کنند امّا چند دقیقه بعدش با «خودسر» خواندن افرادی که به این سیاست ها معترضند، آنها را افراطی لقب دادند و از مردم خواستند این افراد را در جامعه منزوی کنند حتی صریحا از برخورد امنیتی با آنها نیز سخن به میان آورد. ایشان صراحتا گفتند که دولت برای مذاکره و تعامل با آمریکا قدم های بزرگتری خواهد برداشت که ممکن است  برخی به آن معترض باشند.  با این اوصاف روزهای سختی را برای همفکرانم پیش بینی خواهم نمود و نباید منتظر بود با تغییر دولت نگاه امنیتی از جامعه دانشجویی رخت ببندد. با توجه به اینکه یکی از مشخصه های کابینه دولت یازدهم، امنیتی بودن آن است!

3-    با وجود اینکه حامیان دولت ادعا می کنند رئیس جمهور یک دیپلمات حرفه ای است، امّا باید به عنوان کسی که  تخصصش دیپلماسی است بگویم که این لقب به هیچ وجه زیبنده ایشان نیست. اینکه رئیس جمهور کشوری صراحتا بگوید ما می خواهیم جای لابی صهیونیستی در آمریکا را که در کنگره و سنا نفوذ بسیار دارند بگیریم( جمهوری اسلامی تشکیل لابی بدهد در آمریکا) بیش از هر چیز دیگری برایم سوال برانگیز بود که آیا اگر ما چنین برنامه استراتژیکی  داشته باشیم باید آن را در تریبون های عمومی بگوییم؟ و اگر فقط یک لاف سیاسی است، آیا گفتن چنین سخنی باعث هدر رفتن انرژی تیمشان در مذاکرات نخواهد شد؟

4-    حق

 

------------------------------------------------

سپس نوشت:

قاصدک ها!

داستانی برای مذاکره با شیطان!

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۲ ، ۱۷:۲۹
سلمان کدیور


 

 

دیروز صبح خبر دادند که آقای ظریف و جان کری(مزیر امور خارجه  شیطان بزرگ) بعد از جلسه 5+1 با هم مذاکره نیم ساعته دوجانبه کرده اند؛ نیمه شب نشده بود که خبر آمد آقای روحانی قبل از ترک نیویورک با آقای اوباما تلفنی در باب مسائل هسته ای ایران صحبت کرده است. تمام این ها در یک صبح تا شب اتفاق افتاد. سی و چند سال مقاومت در برابر زورگویی های آمریکا، سی و چندسال مقاومت در باربر پیشنهادت وسوسه کنند شیطان، عاقبت او را به کدخدایی دنیا به رسمیت شناختیم و در خاک کشورش با او به مذاکره نشستیم.

برخی ها می گویند این کارها با اذن رهبری بوده است، پس نباید هیچ حرفی بزنیم ولو نباید تحللیلی خلاف آن بنویسیم. این آدم هایی که من به اسلامشان شک دارم چه برسد به ولایت مداریشان. قبلا هم گفته ام باز هم می گویم که به نظر من، هیچگاه مراد رهبری از «نرمش قهرمانانه» سازش، نبوده است.

بگذارید رک بگویم که اگر رهبری هم(به فرض محال) اذن مذاکره داده باشد، من تحلیل خودم را ارئه می کنم و استدلالم را بدون ترس عنوان می نمایم حتی اگر  این تحلیل آنچیزی نباشد که آقا می فرمایند. بله، از ایشان اطاعت می کنم، نظرشان را بر نظر شخصی ام ترجیح می دهم و هر انچه در توان داشته باشم برای عملی کردنش به کار می گیرم امّا نقدم را هم می گویم، اعتراضم را می کنم، حرفم را می زنم . این را گفتم چرا که از دیشب تا حالا ده نفر بیشتر این سوال را از من کرده اند.

حالا که باب مذاکره باز شد اول تسلیت می گویم به آقا امام زمان(عج) دوم تسلیت می گویم به تمام مستضعفان جهان، آنانی که درس مقاومت از ما آموخته بودند، سوم تبریک می گویم به مستکبران عالم؛ کدخدایان روی زمین!

من اگر مذاکره را برای اسلام و انقلاب مضر می دانم از روی آموزشی ایست که رهبرم به من داده است. سی و چند سال است که هر کس در این کشور حرفی از مذاکره زده با تو دهنی رهبری مواجه شده است. ایشان همیشه استدلال های منطقی و متینی در باب مضرات مذاکره با آمریکا داشته اند که هر عقل قاصری هم آن را درک کرده است. ایشان فرموده بودند که اگر مذاکره نفعی داشته باشد خودشان بابش را باز می کنند. و همیشه شرط این مذاکرات را تغییر رفتار آمریکا بیان کرده اند. به قول اما(ره): اگر آمریکا آدم شود ما با او صلح میکنیم.

در این مقال می خواهیم شروط مذاکره را که رهبری عنوان کرده بودند برسی کنیم و ببینیم آیا آن شرایط محقق شده است یا خیر. اگر محقق شده مسئولین باید توضیح بدهند از آمریکا چه دیده اند و چه تغییری در رفتارش ایجاد شده که ادعا می کنند محقق شده است و اگر محقق نشده پس چرا مذاکره؟!. مگر الان با دیروز چه تفاوتی کرده است آمریکا!

1-     نیت مذاکره اصلاح شده است؟

«بحث مذاکره را پیش کشیدند، که ایران بیاید بنشینیم مذاکره کنیم. همین رفتار غیرمنطقى، در این دعوت به مذاکره هم وجود دارد. غرض آنها حل مشکلات و مسائل نیست - که من بعد توضیح خواهم داد - غرضشان یک کار تبلیغاتى است براى اینکه به ملتهاى مسلمان نشان دهند که ببینید این نظام جمهورى اسلامى بود با آن سرسختى، با آن ایستادگى، اما عاقبت مجبور شد بیاید باب مصالحه و گفتگو را با ما باز کند. وقتى ملت ایران اینجور است، شماها چه میگوئید دیگر؟ این را براى خاموش کردن و ناامید کردن ملتهاى سربرافراشته‌ى مسلمان که امروز در بسیارى از کشورهاى اسلامىِ اینها نسیم بیدارى وزیده است و به خاطر اسلام احساس عزت میکنند، لازم دارند. از اول انقلاب، این یکى از هدفها بود. از سالهاى اول انقلاب، یکى از هدفهاى آنها همین بود که ایران را پاى میز مصالحه و بده‌بستان بکشانند؛ بگویند بالاخره دیدید ایران هم که ادعا میکرد مستقل است، ایستاده است، نترس است، شجاع است، مجبور شد بیاید بنشیند پاى میز مذاکره؟ امروز هم همین هدف را دنبال میکنند. این، مطلب مهمى است. وقتى هدف از مذاکره، یک هدفِ غیرمربوط به مسائل اساسى است، یک هدف تبلیغاتى است، خب معلوم است طرف مقابل که جمهورى اسلامى است، خام نیست، چشم‌بسته نیست، میفهمد که هدف شما چیست؛ لذا متناسب با همان نیت خودتان، جواب شما را میدهد.»( سخنرانی در جمع مردم اذربایجان 29 بهمن 91)

رهبری یکی از موانع مذاکره با آمریکا را نیّت امریکایی ها می داننند و اینکه آنها هدفشان تضعیف و سرخوردگی مسلمانان است. با توجه به سخنان فوق باید پرسید در دور جدید مذاکرات این مانع رفع شده است؟ آنها حسن نیّت دارند؟ واقعا برای حل و فصل اختلافات آمده اند؟

2-     نتیجه مذاکره برای ما مفید است؟

نکته‌ى سوم این است که مذاکره در عرف آمریکائى‌ها و قدرتهاى سلطه‌گر به معناى این است که بیائید بنشینیم گفتگو کنیم تا شما حرف ما را قبول کنید - هدف مذاکره این است - بیائید بنشینیم حرف بزنیم تا بالاخره نتیجه‌ى این حرف زدن و گفتگو کردن این باشد که مطلبى را که شما قبول نمیکردید، حالا قبول کنید. همین حالا در تبلیغاتى که آمریکائى‌ها در مورد مذاکرات راه انداخته‌اند - که چند وقت است لابد میشنوید - و سر و صدا و هیاهو دارند که بله، با ایران مذاکره‌ى مستقیم کنیم، چه کنیم، در همین حرفهاى امروزشان هم این معنا کاملاً خودش را نشان میدهد: بیائیم بنشینیم تا ایران را قانع کنیم که از غنى‌سازى دست بردارد؛ از انرژى هسته‌اى دست بردارد. هدف این است. نمیگویند بیائیم بنشینیم مذاکره کنیم تا ایران ادله‌ى خودش را بیان کند، ما از فشار روى مسئله‌ى هسته‌اى دست برداریم، از تحریم دست برداریم، از دخالتهاى امنیتى و سیاسى و غیره دست برداریم؛ میگویند بیائید مذاکره کنیم تا ایران حرف ما را قبول کند!

خب، این مذاکره که به درد نمیخورد؛ این مذاکره که به جائى نمیرسد. حالا گیرم دولت ایران قبول کرد، رفتند نشستند با آمریکائى‌ها مذاکره کردند. وقتى هدف این است، این چه مذاکره‌اى است؟ خب، معلوم است که ایران از حقوق خودش دست‌بردار نیست. هر جائى که در اثناى مذاکره ببینند طرف مقابل یک حرف منطقى‌اى میزند و آنها کم مى‌آورند، در مقابل ایران همان جا مذاکره را قطع میکنند؛ میگویند ایران حاضر نیست حرف بزند! شبکه‌هاى خبرى و سیاسى هم دست آنهاست؛ تبلیغات میکنند. این را ما تجربه کردیم. در این ده پانزده سال گذشته، دو سه مرتبه اتفاق افتاد که آمریکائى‌ها سر یک موضوع مشخصى به مسئولین ما پیغام دادند، اصرار کردند که یک امر خیلى لازمِ فورىِ فوتىِ واجبى است، بیاید بنشینیم یک صحبتى بکنیم. خب، مأمورین دولتى - معمولاً یک نفر، دو نفر - رفتند یک جائى نشستند صحبت کردند؛ بمجرد اینکه حرف منطقى اینها بیان شد و آنها جوابى نداشتند، یکجانبه مذاکره‌ها قطع شد! البته استفاده‌ى تبلیغاتى‌شان را هم کردند. این، تجربه‌ى ماست. خب، «من جرّب المجرّب حلّت به النّدامة». ( همان)

3-     وعده دروغ نخواهند داد؟:

«در تبلیغات وانمود میکنند که اگر ایران با آمریکا سر میز مذاکره بنشیند، تحریمها برداشته میشود. این هم دروغ است. هدفشان این است که با وعده‌ى برداشتن تحریمها، ملت ایران را وادار کنند که اشتیاق به مذاکره‌ى با آمریکا پیدا کند. تصور آنها این است که ملت ایران دیگر از تحریمها به ستوه آمده‌اند، پدرشان دارد در مى‌آید، همه چیز به هم ریخته است؛ پس ما بگوئیم خیلى خوب، بیائید مذاکره کنید تا تحریم را برداریم، یکهو جمعیت ملت ایران راه بیفتند که بله، بیائید مذاکره کنیم.

تحریمها با مذاکره برداشته نخواهد شد؛ این را من به شما عرض بکنم. هدف تحریمها چیز دیگرى است. هدف تحریمها خسته کردن ملت ایران است، جدا کردن ملت ایران از نظام اسلامى است. مذاکره هم که انجام بگیرد، اگر ملت ایران باز در صحنه باقى باشد و بر حقوق خود اصرار بورزد، این تحریمها وجود خواهد داشت. ملت ایران در مقابل این فکر غلط دشمن چه کار میکند؟»(همان)

کسانی که ادعا می کنند هدف از مذاکره رفع تحریم هاست به استدلال فوق جواب بدهند. کسانی که خودشان دارند وانمود می کنند که پدر ملت ایران در آمده از تحریم ها. حال آیا وضع فرق کرده و آمریکا می خواهد در ازای مذاکره تحریم ها را بردارد؟

4-     آیا از مقاومت و ایستادگی بد دیده ایم؟

«کشورهائى در همین منطقه‌ى ما هستند و سى و چند سال در مشت آمریکا بودند، دولتهاشان نوکر و مطیع و فرمانبر آمریکا بودند؛ آنها کجا هستند؟ ملت ایران هم سى و چند سال در مقابل آمریکا ایستاده؛ ملت ایران کجاست؟ در مقابل سى سال فشار آمریکا، ملت ما از لحاظ پیشرفت علمى، پیشرفت اقتصادى، پیشرفت فرهنگى، آبروى بین‌المللى، نفوذ و اقتدار سیاسى، به جائى رسیده است که در دوران رژیمهاى پهلوى و قاجار خوابش را هم نمیدیدند؛ نه مردم، نه مسئولان. ما تجربه کردیم، ما امتحان کردیم. سى سال ما در مقابل فشارهاى آمریکا ایستاده‌ایم، اینجائیم؛ ملتهائى هم هستند که سى سال تسلیم آمریکا شدند و مراحل متعددى عقبند. ما بدى ندیدیم از ایستادگى، از مقاومت. مقاومت، نیروى درونى یک ملت را احیاء میکند و به فعلیت میرساند. همین تحریمهائى که میکنند، به کمک ملت ایران خواهد آمد و ملت ایران را به اذن اللَّه و به حول و قوه‌ى الهى به رشد و شکوفائى خواهد رساند. این، نکته‌ى مهمى است.» (همان)

5-     آمریکا حسن نیت نشان داده است؟

ما بعکس آنها، منطقى هستیم. مسئولین ما منطقى‌اند، ملت ما منطقى‌اند. حرف منطقى و کار منطقى را ما قبول داریم. آمریکائى‌ها نشان بدهند که زور نمیگویند، نشان بدهند که شرارت نمیکنند، نشان بدهند که در حرف و عملشان غیر منطقى حرف نمیزنند و عمل نمیکنند، نشان بدهند که به حقوق ملت ایران احترام میگذارند، نشان بدهند که در منطقه آتش‌افروزى نمیکنند، نشان بدهند که در مسائل ملت ایران دخالت نمیکنند؛ آنچنان که در فتنه‌ى 88 دخالت کردند، از فتنه‌گران پشتیبانى کردند، شبکه‌هاى اجتماعى را در خدمت فتنه‌گران قرار دادند - یک شبکه‌ى اجتماعى آن روزها میخواست براى تعمیرات تعطیل کند، گفتند تعطیل نکن؛ براى اینکه بتوانند روى فتنه و آتش فتنه اثر بگذارند! - این کارها را نکنند، خواهند دید جمهورى اسلامى یک نظام خیرخواه است؛ مردم، مردم منطقى‌اى هستند. راه تعامل با جمهورى اسلامى فقط این چیزى است که گفتیم و لاغیر؛ از این راه میتوانند با جمهورى اسلامى تعامل داشته باشند. آمریکائى‌ها باید حسن نیت خودشان را اثبات کنند؛ نشان بدهند که درصدد زورگوئى نیستند. اگر چنانچه این را نشان دادند، آن وقت خواهند دید که ملت ایران پاسخ خواهد داد. شرارت نباشد، دخالت نباشد، زورگوئى نباشد، شناختن حقوق ملت ایران باشد، آن وقت جواب مناسب از طرف ایران داده خواهد شد.(همان)

« همانگونه که در قسمت قبل بیان شد، ایالات متحده از خود سابقه و گذشته نامناسبی در ذهن مردم ایران به جای گذاشته است. برای شروع مذاکرات و پذیرش مذاکره توسط جمهوری اسلامی، ایالات متحده باید گذشته خود را جبران نماید تا حداقل شرط مذاکره که همان ایجاد اقلی از اعتماد هست به وجود آید.» (بیانانت در دیدار زائران و مجاوران امام رضا(ع)، مشهد، 1/1/1385)

آیا آمریکا شرارت نمی کند؟ آیا علیه جمهوری اسلامی دست از فتنه گری برداشته است؟ در مسائل ایران دخالت نمی کند؟ قصد براندازی انقلاب را ندارد؟ آیا شرایط در این چند روز منطقی شده است؟ آیا حداقل شرط مذاکره محقق شده است؟

6-      چیزی که قرار است در مذاکرات بدهیم چیست؟

«صرف این‌که شما بروید با آمریکا بنشینید حرف بزنید و مذاکره کنید، مشکلات حل مى‌شود؟ این‌طورى که نیست. مذاکره در عرف سیاسى، یعنى معامله. مذاکره با امریکا، یعنى معامله با امریکا. معامله، یعنى داد و ستد؛ یعنى چیزى بگیر، چیزى بده. تو از انقلاب اسلامى، به آمریکا چه مى‌خواهى بدهى، تا چیزى از او بگیرى؟ آن چیزى که شما مى‌خواهید به آمریکا بدهید، تا در مقابل از او چیزى بگیرید، چیست؟ ما چه مى‌توانیم به آمریکا بدهیم؟ او از ما چه مى‌خواهد؟ آیا مى‌دانید که او چه مى‌خواهد؟ و ما نقموا منهم الّا ان یؤمنوا باللَّه العزیز الحمید. واللَّه که آمریکا از هیچ‌چیز ملت ایران، به قدر مسلمان بودن و پایبند بودن به اسلام ناب محمّدى، ناراحت نیست. او مى‌خواهد شما از این پایبندیتان دست بردارید. او مى‌خواهد شما این گردنِ برافراشته و سرافراز را نداشته باشید؛ حاضرید؟» (بیانات در دیدار زائران و مجاوران امام رضا(ع)، مشهد مقدس 1/1/88)

هر کس که تصمیم به مذاکره بگیرد یا گرفته باید به این سوالات ذهنی من (به عنوان یک شهروند معتقد به اسلام و انقلاب) پاسخ بدهد و جوابی درخور برایم فراهم نماید. اینکه ما تغییر کرده ایم یا امریکا؟ چطور و چگونه؟

حق

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۲ ، ۰۹:۲۵
سلمان کدیور


 

 

روزگار نه چندان دوری که  در ستاد دکتر جلیلی کار می کردم شعار ما و این دوستان این بود که حامی کاندیدای جبهه مقاومت در برابر سازش هستیم . بسیاری از دوستان؛ دیگر نامزدها را به کرنش با غرب متهم می کردند و داد از استقامت تا آخر خط می زدند و پیامک می فرستادند که " مالک تا پشت خیمه آمده، اینبار بر نمی گردد" و قص علی هذا. و وقتی که  روحانی رای آورد پیامک فرستادند که  مردم به کباب و روغن رای دادند به جای مقاومت.

طنز این داستان اینجاست که در چند روز اخیر  که بحث «نرمش قهرمانانه» طرح شد و دولت معظم از رابطه و تعامل سخن راند، به چشم بر هم زدنی تمامی دوستان جبهه مقاومت، تابلو از دست انداختند و حامی مذاکره و صلح با غرب گشتند. کسانی که تا دیروز از مالک و خیمه معاویه سخن می راندند و در وصف نبرد قفاها می دراندند و ناله ها سر می دادند، به ناگهانی از صلح حدیبیه نوشتند و از اخلاق امام مجتبی(ع) در صلح با معاویه خطابه ها خواندند و در مدح تعامل با غرب نعره ها سر دادند؛ بدون اینکه حتی یک خط از بلای تعامل در اندیشه امام و رهبری بنگارند. و اینجاست که  گفتمان پرادعای جبهه مقاومت با جریان سازش گره کور می خورد.

در عجبم که همین دوستان وقتی بحث مذاکره را احمدی نژاد پیش می کشید، هزاران تحلیل می نوشتند که مذاکره چنان و است و چنین و لولویی است بس خطرناک و خیانت است بس بزرگ و نابخشودنی چرا که ایران امید مستضعفین است و اگر تن به مذاکره دهد فاتحه گفتمان انقلاب را باید خواند و هر وقت بهشان گلایه ای می کنی می گویند که مردم به سازش رای داده اند و آقا هم این را می خواهد!

دولت هم چو ماهیگر ماهری از این آب گل آلود چه ماهی های درشت که صید نمی کند. و دائم سخن سر می دهد  که رای مردم مفهومی خاص داشته و آن مفهوم چیزی نیست جز سازش با شیطان بزرگ و مذاکره با او و هم پیمانانش.

دولت ادعا می کند که رهبری به آنها مجوز مذاکره مستقیم را هم داده است و روحانی با اختیارات بی سابقه ای عازم نیویورک شده است.

بی صبرانه منتظر سخنرانی بعدی رهبری هستم تا صحت و سقم این ادعاها را بفهمم چرا که اعتقاد دارم که «نرمش قهرمانانه» هیچوقت مترادف با «سازش» نبوده و نیست و مراد رهبری مذاکره نبوده. امّا اگر به فرض محال چنین باشد، امیدوارم که ایشان توضیحات و دلایل قابل قبولی ارائه بفرمایند چرا که سالهای سال است از ایشان آموخته ام که " کسانی که از مذاکره با آمریکا دم می زنند از الفبای سیاست هیچ نمی دانند" و برای من سخت است سهل الهضم بودن چنین موضع شاذی از سوی کسی که تا چند روز قیبل نظری متضاد داشت. ایشان در یکی از آخرین سخنرانی هایشان داستان حمله غرب با سوریه را ادامه جنگ های صلیبی عنوان کردند و حال برای من سخت است که بشنوم که در بهبوهه این جنگ تاریخی و تمدنی «نرمش قهرمانانه به مفهوم سازش و مذاکر» باید اتخاذ گردد که این سخن و آن سخن بی شک متضاد هم است.

به رهبر و امامم شک ندارم اما به دوستان حزب الهی خودم توصیه می کنم از این تحلیل ها ذوق مرگ نشوید چرا که آمریکا «شیطان بزرگ» است و مذاکره و سازش با شیطان هیچگاه «قهرمانانه» نخواهد بود.

حق

 

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۲ ، ۰۷:۴۹
سلمان کدیور