بسم رب المستضعفین و الشهدا و الصدیقن
حضرات مبارک روسای قوای سه گانه
مسئولین محترم نظام جمهوری اسلامی در سی و چند سال انقلاب
پشت میزنشینان صاحب قدرت و مقام
عناصر همیشگی همایشات و مجالسات
سلام علیکم
این نامه را جوانی برای شما می نویسد و می نگارد که شب را از
حال و وضع امروز انقلاب و کندی شما در اجرای احکام اسلام، بی خواب و بی تاب بوده
است.
جوانی که دل در گروی انقلاب خمینی داشته و به حضرت روح الله
به عنوان پیامبر سرزمین جانش و جسم و روحش ایمان آورده است.
جوانی که همه زندگی و سرشت و سرنوشت را در کنف خلف صالح آن
پیامبر وجود قرار داده است.
بگذاریم و بگذریم این تعارفات را که اصل حرفم با شما است.
شمایی که هر سال برای مبارزه با فساد و تبانی و رانت و تبعیض و بی عدالتی و فقر و
دزدی و غارت بیت المال و و و و ... زحمت کشیده و قدم رنجه فرموده و در یک همایش به
صحبت های انقلابی می پردازید و سعی می کنید در افشاگری مفاسد و نشان دادن اینکه
این قضیه برای شما خیلی حیاتی تر از رفیقانتان است، با هم مسابقه می گذارید.
انگار که هر کدامتان که بیشتر و انقلابی تر و افشاگرانه تر صحبت
کند، بیشتر از مظن اتهام و پرسش و پاسخگویی مبراست. و بعد از آنکه از این نبرد سخت
فارق شدید و از محل جلسه خارج شدید حتی یادتان هم نمی آید برای چه کجا رفته بودید
و خودتان چه فرمودید و دیگران چه گفتند.
می روید و دوباره همان روال سابق مدیریتی را ادامه می دهید و به همان روش و منش قبل کشور را مدیریت می
کنید. می روید و تا سال آینده که همایش باز تکرار شود و اصلا یادتان نیست که باید
چه می کردید و چه را باید اصلاح کنید.
یکی نیست از شما حضرات بپرسد که در قبال فرمان هشت ماده ای
رهبری این انقلاب که بیش از ده سال از صدور آن میگذر چه گلی بر سر این نظام زده
اید که اینطور با صلابت!
از مباره با فساد سخن می گویید.
عادت دارید که هر وقت رهبری(روحی له الفدا) پیام یا حکم
حکومتی ای صادر می کنند، فوری نامه ای خطاب به ایشان بنویسید و آمادگی خود و
دستگاه های تحت امرتان را برای اجرای فرامین ایشان اعلام نمایید. فردایش هم یک
جلسه شعاری بگذارید و پشت بندش چند ده تا بنر نصب کنید و سی چهل تا همایش بگذارید
و بعدش هم تمام!!!
مردم ما عادت کرده اند و برایشان طبیعی شده است که هر روز
خبری از پرونده های بزرگ فساد مالی بشنوند. برای مردم دیگر عجیب نیست که در پیکره
مدیریتی نظام فساد و تبانی و رانت و رشوه ببینند. به راستی چرا؟ آیا تا به حال این
را از خودتان پرسیده اید؟
آیا تا به حال به این فکر کرده اید که اگر قرار بود نظام و
کشور ما اینطور به این حجم بزرگ مفاسد مبتلا شود، پس چرا مردم انقلاب کردند؟ و
برای چه انقلاب کردند؟
اگر قرار بود شاهزادگان بروند و آقازادگان بیایند، عاملان
استعمار آمریکا و انگلیس بروند و سرمایه داران و گردن کلفتان زالو صفت سر برآورند،
دزدان اتو کشیده و کراواتی بروند و غارتگران یخه سفید بیایند، پس چرا انقلاب؟
باورتان نیست که وقتی خاوری را با چفیه دیدم چقدر گریستم، به
حال انقلابی که به این آفت ها دچار شده است و به حال شمایی که عزمی در شما نمیبینم
که اگر می دیدم نباید کار به اینجا کشیده می شد و نباید مثل آب خوردن کشور را ترک
کند و به ریش ما بخندد.
جناب رئیس جمهور!
شما در صحبت هایتان در همایش مذکور، برخی نهادها را متهم
کردید که تفنگ و پول خبرگزاری را در خودش تجمیع کرده، و این تجمیع قدرت باعث فساد
شده است. کاش بجای اینکه دیگران را مقصر جلو دهید، سری به گریبان دولت خودتان می
انداختید. آیا در دولت شما و دولت های قبل شما زمینه های تولید فساد وجود نداشته و
ندارد؟
آیا شما نمی دانید که بانک ها اژدهای هفت سر تولید فساد در
کشور هستند؟ و آیا از بنگاه داری آنها بی اطلاعید؟
آیا نقش بانک ها را در تمامی فسادهای بزرگ مالی کشور، از سه
هزار ملیاردی گرفته تا دوازده هزار ملیاردی و ... فراموش کرده اید و ندیده اید که
بانک ها یک سر ثابت اکثر مفاسد مالی - اداری هستند؟
آیا شما نمیدانید که بانک ها صدها ملیارد از بیت المال را به
رابطین و شرکای اقتصای خودشان وام می دهند و رئیس بانک مرکزی هم جرأت ندارد از
آنها بخواهد که بدهی های معوقشان را بپردازد؟ و همین بانک ها برای دادن وام ازدواج
به جوانان کاسه چه کنم چه کنم به دست گرفته اند؟
آیا مطلع نیستید که بانک با ترویج اقتصاد ربوی و بدهکار کردم قشر بسیار بزرگی از
مردم کشورمان، عامل اصلی فقر و فساد و فحشا از سویی و نزول بلایای طبیعی نظیر
خشکسالی و سیل و زلزله های مکرر به واسطه خشم حداوند رحمان از ما شده است؟
آیا شما گزارش تحقیق و تفحص مجلس را از خودروسازی ها نخوانده
اید و از کلاهبرداری هایی که آنان مرتکب می شوند بی خبرید؟
آیا نمی دانید که خودروسازی های تحت نظر دولت شما، با فروختن
ماشین های بی کیفیت به چندین برابر قیمت واقعی و سوء استفاده از تحریم ها، یکی از
گره ها و یکی از گلوگاه های فساد در کشور ما است؟
آیا دولت شما و دولت های قبل، با سیاست های غلط در زمینه مسکن
و زمین عامل اصلی رشد مافیای مسکن و زمینخواری و تولید فساد در این زمینه نبوده
است؟
بانک ها، خودروسازی ها، شهرداری ها، سازمان های زمین و مسکن
و... همه و همه در اختیار شما است و شما هستید که سیاست آنهارا مشخص و معین می
کنید.
جناب آقای علی لاریجانی!
شما که در نطق قرائتان از اجرای غلط سیاست های اصل 44 گلایه
کردید و این مسئله را به عنوان یکی از عوامل رشد فساد در کشور ذکر نمودید و اصرار
بر این دارید که یک سازمان دیگر علاوه بر سازمان های بی خاصیت گذشته، برای مبارزه
با مفاسد اقتصادی تأسیس شود، آیا به عملکرد مجلس و تصمیمات آن طی سالهای گذشته در
رشد فساد در کشور اندیشیده اید؟
آیا مجلس محترم نبوده که جزئیات اجرایی شدن همین اصل 44 را
تایید و تصویب کرد؟ و همین مجلسی که شما دو دوره ریاستش را بر عهده دارید نبود که
با ضعف نظارت باعث کج اجرا شدن این سیاست ها شد؟ خوب نیست که یک سوزن به خودتان
بزنید و یک جوالدوز به دیگران؟
آیا شما یادتان
رفته که مجلس اصولگرا! همین چند مدت قبل به طرح مالیات بر مسکن رأی منفی داد تا از
این رهگذر گردن مردم بیش از پیش زیر چکمه مافیای بی رحم مسکن بماند؟ و فساد اقتصادی
در بازار مسکن همچنان پابرجا باشد؟
آیا این مجلس نیست که با کوتاهیش در اصلاح قوانین مالیاتی یکی
از زمینه های تولید فساد در کشور را به حال خود رها کرده و کشور را مأمن امن
پولشویی و کسب مال نامشروع قرار داده است؟
شما تا به حال از خودتان پرسیده اید و به مردم گزارش داده اید
که چند قانون محکم و جدی ای تصویب کرده اید که فساد را در پیکره مدیریتی کشور کم
کند یا بخشکاند؟
شما تا به حال چند مصوبه عملی و اجرایی برای پیگیری اقتصاد
مقاومتی داشته اید؟
نتیجه تحقیق تفحصتان از خودروسازی ها، دانشگاه آزاد و ... چه
شد و چرا برای مردم قرائت نشد و چرا پیگیری قضایی نشد و و و و و ...؟؟؟
جناب آقای صادق لاریجانی!
آیا مردم ما قوه غذائیه و دادگاه های شما را به عنوان مرجع
تمام و تمام عدالت قبول دارند؟ آیا مردم امید دارند که وقتی که مشکلی دارند،
دستگاه تحت نظر حضرتعالی حقوقشان را بر گرداند؟
آیا شما توانسته اید دست های آلوده در خود قوه را بخکشانید؟
آنهایی که به قول رهبری معظم انقلاب در این قوه نفوذ کرده و سیستم را آلوده ساخته
اند؟
تا به حال سری به دادگاه ها زده اید تا بدانید با پول چه ها
می شود کرد و چگونه می شود باطل محض را به حق الیقین تبدیل نمود؟
آیا قوه تحت امر شما نیست که نتوانسته در حوزه مبارزه با فساد
مجازات هایی را اجرا کند که بازدارنده باشد؟
آیا وضعیت اطاله دادرسی ها را اصلاح کرده اید؟
آیا به این اندیشیده اید که سازمان بازرسی کل کشور چرا نسبت
به بازرسی از سازمان های و بانک ها و خودرو سازی ها و کمپانی های بزرگ تجاری
اینقدر تعلل به خرج می دهد؟
حضرات بزرگان نظام!
این سوالاتی که پرسیدم همه و همه سرچشمه های فساد در کشورند
که توسط شخص شما باید رفع می شدند و هنوز نشده اند.
مفاسد اقتصادی و پدیده فساد از مریخ سر بر نمی آورد و مریخی
ها هم نباید با آن مبارزه کنند. باور کنید که این پدید از شیوه مدیریتی کشور شیوع
دارد. باور بفرمایید
که سه هزار ملیارد و دوازده هزار ملیاد از این شکاف ها است که خارج می شود و کسی هم
خبر دار نمی شود و یا چشمشان را می بندند تا خبردار نشوند!
شما طی این همه سال مدیریتتان هیچ عزمی برای مبارزه با فساد
در حوزه مسئولیت های خودتان به خرج نداده اید و حالا همایش می گیرید و پیرامون رشد
فساد در کشور سخنرانی می فرمایید؟
مردم ما این تناقضات را می بینند و می فهمند. آنها حرف های
شما را در مبارزه با فساد باور ندارند. آنها به شعارهای شما پوزخند می زنند. این
همایش ها فقط برای دل خودتان خوب است وگرنه نه مردم را امیدوار می کند و نه آنها
را به شما خوش بین می نماید.
دوره مبارزه با فساد به صورت شعار سر آمده است. این حنا دیگر
رنگی ندارد. همه می دانند که آن شخصی که ادعا می کرد اسامی مفاسد در جیب شلوارش
است، تا شما که دائم در عرصه سخن همان منطق را پیگیری می کنید، عزم جدی برای
مبارزه با فساد ندارید. و باید متاسفانه بگویم که در منطق رهبری، کسی که در امر
مبارزه با فساد کوتاهی می کند، خودش شریک این پدیده تلخ است.
پس از قرائت مرقومه رهبری به همایش سوری مبارزه با مفاسد
اداری مالی، به خوبی واضح شد که رهبری انقلاب (روحی له الفدا) از شما در زمینه
راضی نیستد.
خودتان هم میدانید که در منطق ولایت پذیری، خداوند و ائمه هم
از شما راضی نیستند، چرا که ولّی و امام شما از شما راضی نیست. آیا فکر این را
کرده اید که در پیشگاه خداوند چگونه می خواهید این عدم رضایت را پاسخ دهید؟؟؟
این روزها این فراز از صحبت های امام راحل را در ذهنم مرور
میکنم و در وادری حیرت و ضعف عملکرد شما می مانم:
««اگر ما بخواهیم اسلام را حفظ کنیم و اینطوری که بخواهیم یک
نمونه در عالم نشان بدهیم، ایران را بگوییم یک نمونه است، یک الگو هست، با رفتن
شاه درست نمیشود؛ با رفتن ظالمها درست نمیشود. اگر بنا شد که ظالمها رفتند و ما
یک دستۀ دیگر جایشان نشستیم، همان کارها را به اندازهای که قدرت داریم بکنیم، ما
هم همان هستیم؛ ما هم همان رژیم هستیم؛ ما هم همان ظالم هستیم.
مجرد لفظ فایده ندارد؛ باید محتوا داشته باشد. باید شهربانی
حالا وضعش با آن وقت تغییر بکند؛ نه لفظش تغییر بکند و وضعش همان باشد. باید
شهرداریها همین طور باشند. ارتشیها همین طور باشند، وزارتخانهها همین طور باشند
ادارات همین طور باشند، بازار همین طور باشد، بازار باید بازار اسلامی باشد، نه
بازار چپاولگری؛ نه بازار قاچاق؛ بازار اسلامی باشد؛ به حال مردم رسیدگی بکنند.
این مردم دارند از بیبضاعتی چه میشوند، آنهایی که فرصت
طلبند حالا اجناس را چند مقابل بالا میبرند! اینها با وضع اسلام موافق نیست؛
مخالف است ... امروز نمیگویند زید این کار را کرده؛ میگویند جمهوری اسلامی این
است. منعکس میکنند، این جمهوری اسلامی. وظیفه سنگین. مسئولیت سنگین و همه تان
مسئول خواهید بود ... همهتان مسئولید، همهمان مسئولیم…. امروز مسئولیت، بزرگ است برای ما، ما نصف راه هستیم و من خوف
این را دارم که قضیۀ ما قضیۀ هیتلر بشود.»
حضرات آقایان!
بزرگترین نگرانی امام این بود که ما اسلام را بد نام کنیم.
ایشان می فرمودند اسلام به محمد رضا مبتلا شد و من بیمم این است که اسلام به ما
مبتلا شود!
نظام جمهوری اسلامی با این همه دستاورد در عرصه داخلی و
خارجی، با اینکه یک قدرت بزرگ بین المللی است و با اینکه تمام محاسبات جهان کفر را
با تدبیری رهبری مقتدرش تا به حال مأیوس نموده و یک الگو برای استقلال و شرافت و
عزت انسان در جهان است، الان بخاطر این قصورات در عرصه مبارزه با فساد با بحران
کارآمدی داخلی روبرو است. بحرانی که اگر به حال آن فکری نکنید یا دستی نجنبانید،
اسلام را به خودتان مبتلا ساخته اید.
شاید از لحن تند من آزرده شده باشید امّا مرا دینم و امامم و
رهبرم مکلف به امر به معروف و نهی از منکر شما و خیرخواهی برای شما ساخته است و با
جان و دل و زندگیم هزینه زبان سرخم را خواهم پرداخت که إن الحیات عقیده و الجهاد.
این نامه را به شما نوشتم تا هر وقت در محضر حضرت روح الله
قرار گرفتم بگویم: خمینی شاهد باش، من اعتراض کردم. فریاد کشیدم و به آنهایی که
مسئول بودند گفتم "نکن"»
برای همه خادمان به انقلاب آرزوی سعادت دارم.
به امید شهادت در راه اسلام
سلمان کدیور
یک دانشجوی عدالتخواه دل بسته
به انقلاب