خامنیسم

فضل الله المجاهدین على القاعدین اجرا عظیما

خامنیسم

فضل الله المجاهدین على القاعدین اجرا عظیما

خامنیسم

"ایسم " ها, امروز بت بشر مدرن شده اند . ایسم هایی که روز به روز بر جهل آدمی افزوده و به تاریکی هدایتشان کرده است . در این بیداد آباد و تاریکستان ؛ با کمال افتخار یک " ایسم " جدید در مکتب نور و روشنایی به جهان بشر تشنه هدایت ؛ معرفی میکنم . این " ایسم " مکتب مولا یم خامنه ای است. آری من " خامنیسمم " پیرور مکتب خامنه ای .

ببخشید چگونه؟

سه شنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۲، ۰۶:۴۲ ب.ظ


ببخشید چگونه؟

 

محله ما را معتاد برداشته بود. هر روز هم به تعدادشان اضافه می شد. معتادها همان جوان های قبراق چند روز و چند سال پیش خودمان بودند. نمی تونستیم بکشیمشان، طردشان هم نمی توانستیم بکنیم، مانده بودند روی دستمان. هم جوان هایمان را دوست داشتیم هم از اعتیاد متنفر بودیم.

یکی از عقلا درآمد گفت که برویم طبیبی، دکتری چیزی گیر بیاوریم که شر اعتیاد را از سرمان کم کند، جوان هایمان را نگه دارد برایمان، هر چه باشند آنها خبره اند. من(یکی از عقلا) گفتم که دفعه قبل هم از همین قماش دکتر آوردیم نشاندیمش روی تخت شاهی محلّه، دیدیم که آب توی چاله مان انداختند و اُجاقمان کور شد، جوان ها بیشتر معتاد شدند، دکتر آوردن فایده ندارد. باید فکر حکیمی، دبیری، شیخی چیزی باشم. دکتر جواب نمی دهد دیگر.

 عاقل دیگری به تایید من درآمد و گفت دکتر را بگذاریم کنار که هر چی بلا بود از دکترها به سرمان آمد، بیاید این بار مشکل را کاغذ کنیم پخش کنیم در شهر، تا آنهایی که حل اعتیاد راست کارشان است، خودشان را به ما (یعنی عقلا ) معرفی کنند و ما (یعنی عقلا) یکی را انتخاب کنیم. همه عقلا (یعنی ما)، عقل هایشان را به کار انداختند و تایید کردند رأی عاقل آخری را.

روز اول تمام نشده بود که یک لشکر آدم با مجمع عقلا (یعنی ما) تماس گرفتند که آقا ما می توانیم مشکل محلتان را حل کنیم.

 یکی می گفت اگر من بشوم صاحب کار، از تمام معتادهای محل، پهلوان زورخانه ای می سازم سال اول نشده. دیگری می گفت مشکل از جوانها نیست، بلکه مشکل جنس تریاک است؛ اگر جنس را درست کنیم که قاطی نداشته باشد و به قول معرف جنس اصل بدهیم دست جوان ها؛ اصلا اعتیاد نابود می شود خودبه خود، سه ساله تمام است اگر اختیار محل با من باشد. بنده خدای دیگری می گفت آن زمانی که هنوز کلمه اعتیاد در فرهنگ لغت درج نشده بود، من با وزیر جهاد کشاورزی افغانستان پیرامون مزیّت های خشخاش جلسه می گرفتیم و کاپوچینو می خوردیم فقط شش ماه فرصت می خواهم. دیگری می گفت که اگر هر محله را به صورت فدرالی اداره کنیم به طوری که هر کوچه خودش بانی حل مشکل اعتیاد شود، فقط دوسال وقت می گیرد.

خلاصه هر کسی یه نوع شعار و برنامه ای می داد تا اینکه مُلّایی بینشان درآمد و گفت من صد روزه مشکل اعتیاد محل را حل می کنم صد در صد تضمینی. من(یکی از عقلای جمع) گفتم یعنی کنتراتی می توانی؟ گفت بعله، شما نمی دانید ریشه کار کجاست، به من فقط صد روز مهلت بدهید.

 عقلا (یعنی ما) آمدند عقول شان را روی هم کردند دیدند صد روز همه جوان ها راست و ریست بشوند اعتیاد هم برود چقدر خوب است، از همه زمان های گفته شده هم کمتر بود. اینجا بود که ما (یعنی عقلا) (که به مزایای مزایده و مناقصه در اداره محل پی برده بودیم)  هر طور شد ملّا را کردیم رئیس محل. به هر حال بهترین راه همیشه آسانترین راه است.

مُلّا روز اول کاریش سخنرانی قرائی انجام داد و گفت که طی سالهای مدیریتی رئیس قبلی مواردی پیش آمده که باید ابتدا حل شود. او سپس اضافه کرد انتخاب او به عنوان رئیس محل دارای پیام خاصی است و همه باید در برابر خواست همگانی کرنش کنند و اگر کسی این پیام را نمی گیرد حتما بی سواد است.

 ما (یعنی عقلا) نفهمیدیم چه پیامی داده بودیم که روحمان هم خبر نداشت، فقط می دانستیم که ما عدد صد را به او تفهیم کرده بودیم برای ریشه کنی همه مصائب.

روز دوم ملّا شروع کرد یک دار و دسته ای را برای خودش درست کردن. اصغر نفتی و رحیم پا انداز و کریم کفتر بازو و چند تا دیگر شدن تیم اصلاحاتی برای ریشه کنی مصائب که تا سی روز طول کشید.

ما(یعنی عقلا) بعد از سی روز گفتیم آقا فلانی این سی روز باید ثلث مشکلات رو حل کرده باشی، گفت که اوضاع خیلی خرابتر از آنی بوده که فکر می کردم. ما در این مدت مشغول برسی بدبختی های مادی بودیم که رئیس محل قبلی (دکتر) بر سر محل آورده. ما (یعنی عقلا) دعا کردیم به جان ملّا ( گفتیم ملّا جان مچکّریم) و نفرین فرستادیم به جان دکتر.

ده روز بعدی هم ملّا شروع کرد قصّاب محل را برداشت و جایش از عقلای خودش (ما نه، از طیف اصغر نفتی رو و رحیم پا انداز و کریم کفتر باز) را گذاشت، بعد نوبت بقّال و بزاز و سلمانی و ... رسید. کلّا محلّه عوض شد آدم هایش.

محصّلین صداشان درآمد که ای بابا داری چیکار می کنی ملّا؟ کو مبارزه با اعتیاد جوانهای محل؟ که ملّا گفت این آدم ها همه ریشه های مذلّت و بدبختی محل هستند که توسط رئیس قبلی نصب شده اند، در ضمن رأی عقلا (یعنی ما) به ایشان دارای پیام خاصی بوده و هر کس این پیام را درک نکند خشونت طلب است. این شد که همه محصّلین فهیم ترسیدند به خشونت طلبی محکوم بشوند، پس حرفی نزدند. ما هم دعا کردیم برای ملّا (ملّا جان مچکریم) و فحش کردیم نثار رئیس قبلی.

ده روز بعد که باید نصفی از مشکلات حل شده باشد، ملّا آمد و به مردم محل گفت که در این مدت ما مشغول جمع آوری آمار از خسارات معنوی دکتر قبلی بوده ایم و باید بگویم محلّه تقریبا به خاک سیاه نشسته و مخلص کلام ما خیلی خیلی بدبخت و خاک برسر شده ایم. و باز گفت که انتخاب ایشان به عنوان رئیس از سوی ما ( یعنی عقلا) دارای پیام خاصی هست که هر کس این پیام را درک نکند، بی شعور تشریف دارد و ما (عقلای با شعور) به جان ایشان دعا کردیم و برای هزارین بار به روح دکتر قبلی نفرین فرستادیم.

هنوز شصت روز نشده بود که دیدیدم علاوه بر جوان ها، پیرمرد و پیرزن ها هم دارند معتاد می شوند. همه نگاه ها به سوی ملّا بود که ناگهان درآمد و گفتند پیشرفت اعتیاد در نسل ها نتیجه بی تدبیری رئیس محل قبلی است و ما در زمینه توسعه این مرض تقریبا بیچاره شده ایم طوری که به خواب هم نمی دیدیم اینقدر خاک برسری را؛ فردا روز است که کودکان در جنین مادرهایشان مبادرت به سیخ و سنگ کنند و مسبب آن هم همان قبلی ها هستند؛ در ضمن انتخاب من به عنوان رئیس محل از سوی عقلا (یعنی ما) دارای پیام خاصی است که هر کس آن را در نیابد جنون گاوی دارد. اینجا بود که برخی دعا کردند نثار دکتر (رئیس) قبلی.

هشتادمین روز که طی شد، مشاهد شد که برخی گربه های محل نعشه می زنند، و لفظ «میو میو» را با حال خماری «مییییوووو .... میییییووووو» تلفظ می نمایند. سگ ها هم «واق واق» را ترک کرده و «واااااااااااااق ... وااااااااا...) می کردند و بیشتر اوقات به جای پاسبانی توی چرت بودند.

برخی از عقلای ملّا(از طیف اصغر نفتی و رحیم پا انداز و کریم کفتر باز) در حالی که دماغشان را بالا می کشیدند، با چشمان خمار شهلایشان، ادعا کردند که گربه ها و سگ ها با این طرز بیانشان می خواهند بگویدند «حسنک کجایی؟» امّا هر عقل سلیمی می فهمید این بهانه است. این نشان از اعتیاد حیوانات محلّه به کراک بود که تا به حال سابقه نداشت (هم از نظر فاعل و هم مفعول).

در اینجا بود که ملّا در یک سخنرانی قراء  گفت وضع حیوانات در زمان رئیس قبلی اینچنین به فنا رفته و باید بگوییم که در حوزه حقوق حیوانات روزگار سیاه هستیم به حدی که آنها هم معتاد شده اند. البته ایشان برخی گربه ها و سگ ها را محکوم به اتحاد علیه او و تیم عقلایش کرد و به تمام حیوانات محل (چون آدم ها حرفش را گرفته بودند) اخطار داد که انتخاب او به عنوان ریاست محل توسط عقلا (یعنی ما) دارای پیام خاصی است که اگر این جانورها آن را در نیابند از بعضی آدمها کمترند. او گفت صد و بیست روز دیگر وقت لازم دارد تا فجایع مدیر قبلی را برای ما گزارش کند تا خوب خر فهم بشویم چقد از اعماق وجود خاک بر سرتر شده ایم. البته دیگر کسی برای ملّا دعا نکرد، فقط دلمان برای رئیس قبلی خیلی تنگ شد.

الان صد روز از انتخاب ملّا توسط ما ( یعنی عقلا) به ریاست محل گذشته است و هم اکنون بعد از مصرف نمودن هر کدام یک مثقال تریاک اصل با وافور سلطانی( همراه با چایی نبات زعفرانی) پس از گذران یک دوره خماری، طی یک جلسه بسیار خطیر به این نتیجه رسیدیم که برای دور بعدی انتخاب رئیس محل، اگر شیر پاک خورده ای گفت فلان روزه مشکل اعتیاد را از جوان و پیر و گربه و سگ و ما (یعنی عقلا) رفع می کند، یادمان نرود حتما از او بپرسیم، "ببخشد چگونه"؟

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۸/۲۸
سلمان کدیور

نظرات  (۲۴)

http://hafeznews.ir/%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D8%AF%D9%87_%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1/6310_%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%A7%D9%84_%D9%85%D8%B1%D8%AD%D9%88%D9%85_%D8%B9%D8%B3%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AF%DB%8C_%DA%86%D9%82%D8%AF%D8%B1_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%9F
برادر عزیز.اصول و مبانی طرز فکر شما رو هم پیمان ها و هم سنگرهای سیاسیتون تا به حال هم توضیح دادن هم بارها شرح تصویری دادن....بنده اینجا در مورد یک جریان فکری سیاسی حرف میزنم که شما از اون دفاع میکنید.و  گرنه بنده منظور شخصی از حرفام نداشتم.
اگر جای دیگه ای بود و فرصت مباحثه ی تفصیلی و علمی وجود داشت واو به واو حرفام رو با انضمام استدلالم تقدیم
میکردم.
ارادت.والسلام
h جان.
شما میگی آزادی ما هم میگیم آزادی...ام مثلا تمام زور دوستان شما اینه که اگه تا الان تا ساق دخترا حوزه ی آزادی محسوب میشه دیگه با تلاش خدا پسندانه این دوستان تا زانو بشود حزه ی آزادی تا بعد... 
ما اگر میگیم آزادی قطعا یکی از منظور هامون آزادی انتقاد از هر شخص و در هر جایگاهی هست.اما منظور های اساسی تر و مهمتری هم داریم.
با تشکر از اینکه زحمت کشیدید و معنای آزادی را از دیدگاه ما به حق تبیین و روشن کردید... انشاالله که همیشه بتوانید در زندیگی تان در همه زمینه ها همینطور عادلانه و خداپسندانه در مورد دیگران قضاوت کنید تا سعادتمند دنیوی و اخروی شوید. و از این که بنده تا به حال به منظور خودم از آزادی پی نبرده بودم و امروز از نیات خودم در رابطه با آزادی آن هم توسط شما آگاه شدم به حال خودم شرمسارم و اظهار توبه به درگاه الهی کرده و برای شما هم التماس دعا، باشد که خداوند بر این عدالت و این دیانت شما بیافزاید..........
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

 
ام ما
ما میگیم به حکم عدالت یک فیلمساز بتونه در مورد حتی همون دختر 9 ساله ی جزغاله شده فیلم بسازه و این قدر دوستان اوپن مایند شما که چنبره زدن روی سینمای ایران در خودشون این ظرفیت و تحمل رو ایجاد کرده باشن که اجازه بدن کسی در این مورد هم حرف بزنه
یا یه نفر این جراتو داشته باشه که در مورد شهید حسین مرادی فیلم بسازه که وقتی دا و رودش از شکم پاره شدش میریزه بیرون آخرین جملاتی که میگه اینه...برید سلام منو به امام برسونید...برید بگید بیشتر از این در توانم نبود
این فیلم رو سازه و دوستان شما نیفتن به جونش که تو آدم حاکمیتی...خود فروخته ای و...و خلاصه آزادش بذارن
عمو جان ما پر از حرفیم...اما به اشاره اکتفا میکنم
یه مثال دیگه
ما میگیم آزادی شما هم میگی آزادی
شما منظورت اینه فلان بازیگر زن بره با شال سبز و تیپ جیگر بیا منو بگیر! توی فلان فستیوال عکس بگیره بعد بیاد اینجا دوستان شما گل و دست از روی تبرک و احترام بمالن به هیکلش که ای بانو!! اوپن مایند بودنت تا ته تو حلقم!!!
یا مثلا آقای شجریان بره توی شبکه ی صدای ...همون کشوری که هواپیمای مسافر بری ما رو زد و جزغاله ی دختر 9 ساله رو اندخت کف دریا ...بره بشین اونجا جفنگ بلغور کنه شما هم اینجا اشک شوق بریزید که استادا !!اوپن مایندا !!! سبزا!!جنبشا!!!...

برادر عزیزم
ما میگیم عدالت شما هم میگید عدالت
شما چون معتقد به لیبرالیسم هستید زوری که میزنید در این راستاست ...یکی من دوباره یکی من...یکی بازم من وهی بازم من...
اما ما میگیم بسیاری از ارزش های مشترک از پس از عدالت میشود تعریفش کرد از جمله همین آزادی چه گونه؟؟؟
ما میگیم اگر به حکم عدالت فلان پسر زاهدانی هم ازامکانات فلان بچه قرتی سطل آشغال آتیش زن تهرونی بهره مند بشه اون وقت آزادی اینو خواهد داشت که استعدادی هم اگر در او هست ظهور بده این یکی از هزاران هزار مثال ماست از عدالت و آزادی و ربطشون از نظر ما
دوست نادیده و عزیزم یزدان
من یکی دو گذاره میگم که البته با حترام تمام تقدیمت میکنم
ببین برادرم ما خیلی جملات مشترک با منظور های متفاوت داریم...
فی المثل... شما میگی آزادی ما هم میگیم آزادی...ام مثلا تمام زور دوستان شما اینه که اگه تا الان تا ساق دخترا حوزه ی آزادی محسوب میشه دیگه با تلاش خدا پسندانه این دوستان تا زانو بشود حزه ی آزادی تا بعد...یا مثلا رهبری که بیشترین وتند ترین نقدها در طول چند سال گذشته بر مدار ایشون چرخیده بیشتر وهی بیشتر بچرخد...با این عقده ی اساسی که بالاخره اسلام به یک شیوه ای باید حذف بشود اگر با یک چنین بهانه ها و شعار های قر در کمر افکنی باشد چه بهتر!!! و سی سال هم هست که این وضع شماست...سیصد سال دیگه هم همینه
اما ما...ما اگر میگیم آزادی قطعا یکی از منظور هامون آزادی انتقاد از هر شخص و در هر جایگاهی هست.اما منظور های اساسی تر و مهمتری هم داریم.
یزدان عزیز
خدا پدرتو بیامرزه رفیق مدت ها بود از عمق جان نخندیده بودم...
1. اینایی که گفتی هیچ ارتباطی به حرف بنده نداشت عزیز دلم.بنده عرض کردم سال 88 هم فکران شما به جای کرنش در مقابل خواست عمومی با دست انداختن به یک ادعای سراسر دروغ منشا ایجاد مهلکه ای شدن که در تمام زمینه ها برای نظام و کشور مشکل ایجاد کرد و جان عده ای هم پایمال شد که قطعا گناه کار اصلی دوستان شما هستند.
2.بنده اگر اینجا دارم با شما مباحثه میکنم فرض رو بر این گذاشتم که شما نظام و اصولش رو قبول دارید که در غیر این صورت با وجود این که کاملا در حوزه ی توان حقیر هست اما اینجا کمیته ی پاسخگویی به شبهات نیست!!! ولی در عین حال فقط یک مثال میزنم که زحمتت رو کم کنم.در صدا و سیما که یکی از مهمترین نهادهایی محسوب میشه که رییسش انتصاب میشه در سال 88 حدود 80 درصد رای به نفع آقای موسوی از صندوقش بیرون اومد...
سلام آقا سلمان.
قیمت سکه و ارز و دلار تابع قیمت های جهان یاست نه سیاست های دولت این اولین نکته
دومین نکته اینکه ارز داشت سیر نزولی طی می کرد که توسط دولت معظم به نفع جریان سرمایه داری همچنان بالا ماند
 شما در پاراگراف اول منکر تاثیر سیاست های دولت بر قیمت سکه و ارز و دلار شده و مدعی جهانی بودن قیمت های سکه و ارز و دلار شده اید اما در پاراگراف دومتان فورا حرف خود را نقض کرده اید و مدعی شده اید که دولت جلوی نزول قیمت ارز را گرفت؟!! 
آقا سلمان عزیز تکلیف خودت و مارا روشن کن بالاخره قیمت های سکه و ارز و دلار متاثر از سیاست های دولت میشوند یا خیر؟!!
خدا وکیلی خودت هم هواست هست چی میگی!!! 
پاسخ:
دولت جلوی نزول قیمت ارز را گرفت چون خودش آن را تعیین نکرده بود و تحت تاثیر سیاست جهانی بود برادر. 
  h جان.
برای اینکه مسئله انتخابات و سیاست در کشورمان برای شما اندکی روشن شود، به اجبار برای قابل فهم و ساده شدن مثالی فوتبالی میزنم. شما فرض کن در فوتبال کشور رئیس فدراسیون فتح الله زاده، رئیس کمیته داوران قلعه نوعی،رئیس کمیته انضباطی اصغر حاجیلو، رئیس سازمان لیگ پرویز مظلومی، هیئت نظارت مسابقات صمد مرفاوی، داور مسابقات حمیدرضا منصوریان و گزارشگر بازی ها هم محمد نوازی باشد. همیشه نوبت بازی پیروزی و استقلال که میشود، چند بازیکن اصلی پیروزی از طرف کمیته انضباطی محروم میشوند و با این شرایط و با همه انتقاداتی که تیم پیروزی نسبت به بیطرف نبودن دست اندرکاران فوتبال، داوران، ناظران و محروم شدن بازیکنان اصلیش دارد، بعد از بی نتیجه بودن انتقادات و اعتراضات با بازیکنان ذخیره تن به برگزاری مسابقه میدهد تا حداقل تلاش خود را در زمین بازی انجام داده و استقلالی ها نتوانند در نبود حریف بدون هیچ زحمتی خود  را سه بر صفر پیروز بازی اعلام کند. بازی همیشه برگزار میشود تا به حال نشده است که قرمزها از انجام بازی سرباز زنند در نبود و محرومیت بازیکنان اصلی شان اگر شده با تیم جوانان و نوجوانان خودشان هم که شده به میدان رفته اند اما هر بازی قصه خود را دارد که بایست هرکدام از آنها را جداگانه بررسی کرد. بازی سال 76 بود که از همان جا قرمز و آبی برای بار اول و بی پرده رودر رو ایستادند. جریان بازی خرداد 76، بهمن 78، خرداد 80، بهمن 82، تیر 84، بهمن 86، خرداد 88، بهمن 90 و تا به آخرین بازی که در خرداد امسال برگزار شد جریانی مفصل در بعد و قبل از خود دارد. که لازمه دانستن آنها اول دانستن ساختار قدرت در فوتبال کشور، انتصابی یا انتخابی بودن آن نهادهاست فوتبال را باید شناخت باید دانست فتح الله زاده ریشه در استقلال دارد و بلاشک سبک فوتبال آبی ها را بیشتر میپسندد و بیشتر مایل است تا آبی ها برنده باشند. باید دانست که کمیته انضباطی و کمیته داوران تا فتح الله زاده ریاست فدراسیون را برعهده دارد بی شک در دستان آبی ها خواهد ماند و فتح الله زاده به وسیله این نهادهای انتصابی خود قرمزهای رقیب را به هر بهانه ای از میدان به در خواهد کرد. باید بپذیریم داوران آبی پوش در بهترین حالت ممکن چشم بر خطاهای آبی ها میبندند ولی در مقابل خطاهای قرمزها سختگیرانه و با شدت عمل میکنند باید بپذیریم که گزارشگر بازی که از قضا او هم توسط فتح الله زاده منصوب میشود بازی را جانبدارانه گزارش میکند و به طوری که صحنه های موفقیت قرمزها اصلآ نمایش نداده و گزارش نمیکند، البته اگر لطف کرده و وارونه گزارش نکند. باید خیلی مسائل را بپذیریم. و باید بپذیریم که بنده مجبورم در قالب مثالی ورزشی اظهارنظر کنم چراکه هم طرفداران آبی ها تحمل شنیدنش را ندارند و هم از فدراسیون فوتبال میترسم که اگر صریح تر از این صحبت کنم توسط کمیته ی انضباطی خود مرا محروم مادام العمر کند. آبی ها حق دارند به توهمات یک قرمز بخندند چراکه اصلا فوتبال را مُلک خود میدانند و به خود حق میدهند اگر از بازی کسی خوششان نیامد محرومش کنند و رقیبان خود را از عرصه بیرون کنند و به قرمزها نیز میگویند همین که اجازه داده ایم بازی کنید بروید و خدایتان را شکر کنید و اگر هم داوری و نظارت مارا قبول ندارید کسی مجبورتان نکرده بازی کنید خوش آمدید تشریفتان را ببرید...  با عرض پوزش از طولانی شدن مطلب اگر چه داستان فوتبال ما نیاز به مثنوی هفتاد منی دارد و در قالب یک نظر حق مطلبش ادا نمیشود       
این رو هم اضاف کنم که بنده نه اصلاح طلبی رو قبول دارم نه اصول گرایی رو
ولی بد نیست بدونی حاج آقا به اسم اصلاح طلبی رای نیاورد...و کاندیدای اصلاح طلبی با پیشبینی نتیجه ی انتخابات و میزا رای بالایی که داشت!!! انصراف داد.
احسنت یزدان جان
همین حرفی که زدی خودت جواب خودتو توش دادی پسر خوب...من هم پیش تر جوابتو دادم که البته العاقل یکفیه الاشاره....دوست من مگه من گفتم احمدب نژاد اصله برای ما... بعضی از جملاتتم چون زیر نویس نداره فقط خودت فهمیدی...حاکمیت کیه...آشپز چیه.برادر عزیز من که جوابتو یه بار دادم
و اما بعد . من حتما دلم به حال صدمه دیده های سال 88 میسوزه اما دوستان شما به اندازه ای که من دلم میسوزه و حتی بیشتر از اون باید احساس گاه کنن که به جای کرنش در مقابل آرا مردم لگ و لقد انداختن و مردم رو انداختن به جون هم اگر نیروی انتظامی یا هر کس دیگه ای هم اشتباه کرده بنده از طرف خودم میگم غلط کرده چرا ما بحث اصلی رو لابلای این گزافه گویی های ژورنالیستی گم کنیم؟!!
گناه اصلی رو اون قماش طاغی کردن که خواستن رای مردم رو وتو کنن..هزینه ی این کارشونم جون یه عده آدم بیگناه بوذ
h جان.
نمیدونم چرا این همه برا سطلهای آشغال دلسوزی میکنی اما یه کم هم برای اون کسایی دلت بسوزه که در اون جرایانات از سیاهی لشکرهای دو طرف بازی چه در قامت سرباز نیروی انتظامی و نیروی بسیج و چه در قامت دانشجو و مردم عادی و چه با تیر تفنگ ناشناس و چه با رد شدن پاترول نیروی انتظامی از روی آنان و چه در کهریزک بیگناه و به کام مرگ رفتند و سوختند. کمی هم به جای سطل های آشغال به حال این بیگناهان دل بسوزانید که به گناه دیگران و در دعوای حاکمانشان سوختند.
پاسخ:
سلام برادرم
بنده اصولگرا نیستم به مفهوم رایجش البته!

سلام h جان.

باز هم که زبان در کام چرخوندی و از رأی ذره بینی صحبت کردی. چه قدر باید توضیح بدم تا تو متوجه بشی که در هر صورت ممکن کاندیدای پر ظرفیت 10 درصدی شما حتی امکان حضور در دور دوم رو هم نمی توانست پیدا کند و عجالتأ با همان رأی 10 درصدی خود خوش باشید تا بعد...

از گفتمان گفتی، گفتمانت خوب اما آنان که بر مسند قدرتند و حاکم اند، شما و گفتمان شما را تا حد حرف و شعار بیشتر نمیخواهند(برای مثال طلبه سیرجانی) چرا که برخلاف گفتمانتان و گفتمانشان حداقل چهارسال (چهارسال دوم بنا به اقرار خودتان و دوستان خودتان) وضع به جایی میرسد که صدای آشپز نیز به در می‌آید (حرکت رئیس جمهور در مجلس خلاف شرع اخلاق قانون و تضییع حقوق ملت بود) ولی فقط و فقط به خاطر اینکه خود کرده را تدبیر نیست و بدتر اینکه اقرار کرده بودند که نظرشان به نظرش نزدیکتر است، مملکت را سوختند تا اعتبار خودشان و جناحشان و مخصوصأ گفتمانشان نسوزد تا بعد..... و تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل...

در پایان هم یه دعا به دعای شما اضافه میکنم و آمین میگم..
و خدایا اگر کسی قابل هدایت نیست حداقل جان سطل های آشغال را از گزندش مصون بدار....آمیییین
از اینا گذشته دوست عزیز از نظر من دولت نهم قابل دفاع ترین دولت پس از انقلابه.در مورد دولت دهم هم  گذشته از نقدهایی که وجود داره و البته و صد البته جنس نقدهای ما بر خلاف شما جناهی و باندی نیست باید بگم هر کس دیگه ای هم اگر وقتی بشه رییس جمهور از روز اول یه جماعت یاقی و طاغی بریزن مملکتو بهم و تمام زورشونو بزنن و جو کشورو ملتهب کنن خیلیم نمیشه انثظاری از رییس جمهور داشت مضاف بر اینکه دوستان اوپن مایند شما خدایی در زمینه ی سطل آشغال آتیش زدن و ملتهب کردن جو بر خلاف کارای دیگشون خیلی استادن..
در ضمن بابت غلطای املایی هم پوزش با گوشی تایپ میکردم
که شما اگه یه نفر با ریش گفت بسم ا... و از شما تعریف کرد.شما میگید این توی فلان جناح سیاسیه و الان داره فحش فحش میده بهتون و اگه یه نفر کراوات زدو فحش داد بهتون احتمال قریب به یقین میدید که خودیه و داره نقد درون گفتمان
میکنه!!! دوست عزیز ما برامون معیار گفتمانمونه ...اگه یه اسکیمو تو قطب جنوب پایبن به گدافتمان عدالت باشه از نظر ما حودیه و اگه یک مرجع تقلید به این گفتمان پایبند نباشه از نظر ما خودی نیست.
یزدان
1. در مورد رای ذره بینی منظور میزان رای لازم برای رئیس جمهور شدنه پسر خوب.که فرق أعتقاد به و وابستگی عملی یا شعاری به دموکراسی رو عیان میکنه...اون رای دوبرابری که شما در مقابلش ایستادیدو ندیدیدشو عملیات سطل آشغال إتیش زنی راه انداختیدو این رای ذره بینی که ما دیدیم و کرنش کردیم. نشون دهنده ی یکی از هزاران فرق ماست...
2.نقد درون گفتمانی رو خوب اومدی عزیز جان!! ما.گفتمان انقلاب اسلامی رو قبول داریم.و نقد ما هم در این چهار چوب هست.مرد حسابی!! اتفاقاتی که پس از این نقد های درون گفتمانی افتاد رو اگه بررسی کنی میفهمی که نه نقد ها خیلی مهربانانه بوده.نه بر خوردای نقد شونده خیلی پدرانه بوده..و اتفاقا اینم یکی دیگه از فرقای ماهاست.دوست خوب.که شما

 سلام  h

منظورت از رقبا همون کاندیدای 10 درصدی پرظرفیت جبهه مقاومت تون هست یا یکی دیگه ؟!! 

در مورد اختلاف ذره بینی هم بذار روشنت کنم تا از توهم در بیای: لطفاً بگو ببینم اختلاف ذره بینی با کی و چی همچین میگی هرکی ندونه فکر میکنه انتخابات دو نفره بوده و نفر دوم با کسب 49 درصد آراء کاندیدای شما بوده و روحانی با 1 درصد آراء بیشتر تونسته پیروز انتخابات بشه. والا رو هم خوب چیزیه روحانی با اختلاف 40 درصد آراء بیشتر نسبت به نفر بعد راهی پاستور شده اونوقت هی میگن با اختلاف ذره بینی. اگر سنت قد نمیده برو از دوستای اصولگرات بپرس که رئیس جمهور عدالت محورتون تو سال 84 و دور اول ریاست جمهوریش با کسب چند درصد آراء و به لطف!!! اختلاف چند درصدی آراء تونست به عنوان نفر دوم به مرحله دوم راه پیدا کنه؟!! (انتخابات 84 در دور اول به ترتیب هاشمی 21 احمدینژاد 19 و کروبی 17 درصد آراء را کسب کردند)

پس دیگه لطفاً از رأی دوبرابری سال 88 در دور دوم ریاست جمهوری آقای احمدینژاد(با حمل بر صحت نتایج) صحبت نکن که اینجا صحبت از رأی چهار برابری آن هم در دور اول ریاست جمهوری شیخ است و اگر هم هنوز در باد 62 درصد سال 88 خوابیده اید لطفا توجه کنید به این آمار(سال 80 خاتمی 77 و توکلی 16 درصد و سال 88 احمدینژاد 62 و موسوی 33 درصد). لطفا من بعد از این زبان به کام بگیرید و این همه از 62 درصد و یا اختلاف ذره بینی فلسفه بافی نکنید.  

در مورد آقا سلمان هم شما لازم نکرده جواب بدی. سلمان اگر صحبتی هم کرده نقد درون گفتمانی با تأیید کلیت جریان حاکم برنظام بوده و هست ولی نه آقا سلمان نه هیچ کس دیگر نمیتواند عملکرد هشت ساله دولت احمدینژاد رو از جریان حاکم و جدا کرده و آنهارا مبرا کند چراکه اگر نبود حمایت ها و چشم پوشی های (به قول آیت‌الله مکارم حسن ظن بیش از اندازه) جریان حاکم و اگر نبود نزدیکی نظر آقای احمدینژاد به نظر مسئولان ارشد نظام ایشان هیچ وقت نمیتوانست با این عملکرد افتضاح به کار خود ادامه بدهد و هشت سال هرچه خواست بکند و مملکت را به جایی برساند که حتی در دوره دومش چونان خاری در گلو برای جریان حاکم بر نظام شود و قهر کند خانه نشین شود تهدید کند در مجلس غوغا به پا کند و تا جایی که حتی تهدید به استضیاح هم نتواند او را کنترل کند و باز هم برادران اصولگرا نتوانند خود کرده را تدبیر کنند و فقط و فقط تحمل کنند تا دوره اش به پایان برسد.

و در آخر آقا یا خانم h بله شماها باید هم به این حرفها بخندید چرا که اگر نمیخندید کار به اینجا نمیکشید مردم بعد از 16 سال مجبور شوند به دولت هاشمی برگردند.... انشاالله همه ما و شما همگی به راه راست و صحیح هدایت شویم. 

دم قلمت گرم  اخوی
سلام یزدا
1. در مورد رای که شیخ خوشتیپ شم آورد و فلان آقا نیاورد باید بگم.رفارغ از این که رای إوردن شیح ماحصل چه فرآیندی بود مهم ترین نکته اینه که طرف مقابل به اختلاف ذره بینی حاج آقا در رفتن به پاستور  احترام گذاشتن همون کاری که رفقای ایشون 4 سال پیش در مواجهه با یک رای دو برابری نکردن و ...
2. در مورد اصول گرایی و دکتر و اینا هم بهت بگم.وقتی راست ها چپ میکنند سلمان رو بخون...ویا اگر بیشتر حوصله داری فعالیتاش توی استان فارس رو باز خوانی کن تا از حالا به بعد از این سوتی خوشگلا پرت نکنی....عمو جون سلمان از این انتقادا تند تر به دکترو اصولگرا ها میکرد
حرفای دیگتم بیشتر از این که جواب داشته باشه خنده داشت...
سلمان جان اومدی شیراز خبرمون کن دیدار تازه کنیم.برادر عزیز

  سلام آقا سلمان.

برای پاسخ به شما متن وعده روحانی را عیناً از روی فیلم پیاده کردم:

http://nocutpress.com/files/fa/news/1392/5/22/1696_650.flv

در برنامه مدون من علاوه بر برنامه برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاست داخلی، سیاست خارجی و امور فرهنگی، برنامه کوتاه مدت یک ماهه و صد روزه وجود دارد. ما میتوانیم در یک زمان کوتاه تحول اقتصادی در کشور به وجود آوریم و در اون تحول اقتصادی بتوانیم با ایجاد یک دوره تنفس به کارخانه ها و مراکز تولیدی که امروز مشکل دارند، مشکلات اونها رو در اون مدت کوتاه حل و فصل کنیم. ما با یک تفاهم بین بانک مرکزی و بانک های کارگشا قادر هستیم اون همه اجناسی که در گمرکات ما انبار شده است به بازار برگردانیم، همه ی اینها در یک برنامه کوتاه مدت امکان پذیر است.

آقا سلمان یک سوال از شما دارم آیا در متن بالا شما چنین متوجه میشوید که شیخ وعده حل تمام مشکلات را در صد روز داده ؟

با دیدن چندین باره فیلم های انتخاباتی شیخ در اینترنت، ادعای شما و دوستان اصول گرایتان مبنی بر دادن وعده حل تمام مشکلات در طی صد روز توسط شیخ را ناصحیح و مغرضانه دیدم.

در مورد عمل به وعده هایی هم که توسط شیخ داده شده نیز نظر به قیمت های دلار، طلا و سکه در این چند وقته اخیر می تواند بیانگر عملکرد شیخ در عمل وعده هایش باشد .  

در مورد انگیزه مردم در رأی به شیخ نیز این اجازه را بدهید که طرفداران شیخ خودشان بگویند و لطفاً از جانب آنها نظر ندهید و شما بهتر است در پی آن باشید که چرا این همه ظرفیت کاندیدای جبهه مقاومت تان با اقبال بیشتر از 10 درصد مردم مواجه نشد...

لازم به ذکر است که هنوز چند ماه بیشتر از انتخابات 92 نگذشته و تمام فیلم های آن موجود است لطفأ برای یک بار هم که شده چند مورد از فیلم میتینگ های انتخاباتی طرفداران روحانی را ببینید تا برای شما روشن شود که مردم برای چه و با چه شعارهایی به شیخ رأی دادند...

و در آخر، مطمئن باشید تمام رکوردهای منفی در تمامی زمینه ها را رئیس جمهور اسبق عدالت محور و اصولگرای شما به خود اختصاص داده اند به طوری که تا سالیان سال و در بدترین حالت ممکن هم هیچ کس توان رسیدن به رکوردهای ایشان را ندارد. پس شما نگران عملی نشدن وعده های شیخ نباشید چراکه در بدترین وضعیت ممکن هم نهایتا بتوان گفت وعده ی او کاملا محقق نشده نه اینکه مثل سابقون خود خدای ناکرده وعده دروغ داده باشد. توجه شما را جلب میکنم به نظر امروز آیت الله مکارم که گفته بودند دولت قبل مشکل آفرینی میکرد. آقا سلمان دوست عزیز باز هم در بدترین حالت ممکن دولت شیخ شاید از عهده حل مشکلات ایجاد شده توسط دوستان شما در این چند سال گذشته بر نیاید اما مطمئن باشید حداقل مشکلی افزون بر مشکلات آفریده شده توسط دوستان شما نخواهد افزود. 

پاسخ:
سلام برادرم
قیمت سکه و ارز و دلار تابع قیمت های جهان یاست نه سیاست های دولت این اولین نکته
دومین نکته اینکه ارز داشت سیر نزولی طی می کرد که توسط دولت معظم به نفع جریان سرمایه داری همچنان بالا ماند
سوم اینکه د رمتنی که خودتان به نقل از جناب روحانی گذاشته ای دقت کنید ببینید کدامش شده است؟
برنامه کوتاه مدتی که ایشان فرمودند چه بود؟
کدام اجناس از گمرک خارج شدند؟
خیلی خوب نوشته ای ولی بی انصافی است انتظار داشته باشیم صد روزه همه چیز درست می شود. انتخاب روحانی توسط مردم اعتراضی به عملکرد افراد و گروه ها و نهادهایی بود که به دکتر محمود احمدی نژاد و تیم همراه ظلم بزرگ چسباندن مارک انحراف را دادند. خودشان از خط امام و انقلاب منحرف شده اند و وظایف خطیر خود در مقابل انقلاب را فراموش کرده اند. گزینه ای بهتر از روحانی وجود نداشت.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی